احسان رئیسی

احسان رئیسی: طراح سایت وردپرسی و متخصص سئو - آموزش و انجام پروژه‌های طراحی سایت و سئو

احسان رئیسی

احسان رئیسی: طراح سایت وردپرسی و متخصص سئو - آموزش و انجام پروژه‌های طراحی سایت و سئو

احسان رئیسی

احسان رئیسی: طراح سایت وردپرسی و متخصص سئو - آموزش طراحی سایت، دیجیتال مارکتینگ و سئو

افزونه المنتور آینده وردپرس در سرتاسر جهان

اگر با سیستم مدیریت محتوای وردپرس آشنا باشید قطعا می دانید که وردپرس بدون افزونه هایش تنها یک سیستم وبلاگی ساده است (دقیقا مثل یک گوشی که هیچ اپلیکیشنی روی آن نصب نیست) و به هیچ عنوان نمی توان وب سایت های حرفه ای را با آن طراحی کرد. خوشبختانه افزونه های وردپرس روز به روز حرفه ای تر و پیشرفته تر می شوند به صورتی که خود این افزونه ها کم کم یک بخش جدانشدنی از وردپرس می شوند، به صورتی که جدایی آن افزونه و وردپرس غیرممکن به نظر می رسد. می توانید مهم ترین افزونه ای که وردپرس بدون آن حداقل 60 درصد کارایی خودش را از دست می دهد نام ببرید؟ شاید به افزون های سئو مثل یوست سئو اشاره کنید و یا افزونه افزایش سرعت سایت مثل موشک وردپرس و یا … اما تا شما خانه ای نداشته باشید، آیا سایر موارد مثل برق کشی خانه، لوله کشی و … مهم است؟ قطعا خیر

 

اینجاست که وجود یک صفحه ساز قدرتمند مثل افزونه صفحه ساز المنتور می تواند سر و صدای زیادی به پا کند.

 

حالا چرا با این مقدمه رفتم سراغ معرفی صفحه ساز المنتور؟ چون به نظر خیلی از متخصصان وردپرس در سراسر جهان افزونه شگفت انگیز المنتور هم داره جای ووکامرس را می گیرد، یعنی با اینکه مدت زمان زیادی نیست که این افزونه روی کار آمده، ولی در همین مدت کوتاه توانسته است بیش از 5 میلیون وب سایت را در سراسر جهان المنتوری کند!

 

و متخصص ها این حوزه بیان می کنند، که در چند سال آینده دیگه قالب های امروزی و کلاسیک وردپرس از بین خواهند رفت و کم کم طراحان وب سایت به جای استفاده از قالب های مختلف و آماده وردپرس برای طراحی سایت های مختلف، تنها با استفاده از یک صفحه ساز قدرتمند همانند المنتور، تمام سایت ها را طراحی خواهند کرد! از این خفن تر هم داریم؟

 

المنتور چیست؟

اگر طراح سایت باشید یا خودتان یک کسب و کار آنلاین راه اندازی کرده باشید، قطعا تجربه انتخاب یک قالب مناسب را از بین صدها قالب وردپرس مختلف را داشته اید و در انتها هم از قالبی که انتخاب کردید راضی نبودید و با خودتان گفته اید که اگه فلان قالب رو نصب می کردم بهتر بود! و چه بسا که بارها هزینه های سنگینی بابت تهیه قالب های مختلف وردپرس هم کرده اید.

 

حال اگر به شما بگویم که دیگه نیازی نیست در بین انتخاب قالب وردپرس مناسب کسب و کار خود سردرگم شوید و می توانید تنها با استفاده از یک افزونه صفحه ساز، هر مدل سایتی اعم از فروشگاهی، خبری،دایرکتوری، شرکتی، پزشکی، آموزش آنلاین و … را راه اندازی کنید، چه احساسی دارید؟!

 

بله در اینجا می خواهیم به شما افزونه صفحه ساز المنتور رو معرفی کنم که واقعا در نوع خود بی نظیر و شگفت انگیز است و از زمانی که این صفحه ساز روی کار آمده، سایت های وردپرسی بسیار زیبا و حرفه ای شده اند، به طوری که دیگر تشخیص یک وب سایت با طراحی اختصاصی از وب سایت های وردپرسی کاری بسیار مشکل شده است.

 

مزیت های استفاده از صفحه ساز المنتور

المنتور رابط کاربری بسیار حرفه ای و ساده ای دارد و کار کردن با آن بسیار ساده است و خیلی زود می توانید طراحی سایت با آن را فرا بگیرید.

افزونه المنتور با 99 درصد قالب ها و افزونه های دیگر سازگار است و این یعنی اینکه شما همین الان می تونید این افزونه را روی سایت خود نصب کنید و بدون اینکه نیازی باشد به ساختار سایت تان دست بزنید، از امکانات آن استفاده کنید.

طراحی صفحات و بخش های مختلف سایت تنها با دارگ اند دراپ (Drag and Drop) یکی از مهم ترین قابلیت های این صفحه ساز است که طراحی سایت با این افزونه را بسیار ساده و سریع کرده است. تمامی مراحل طراحی در ویرایشگر مخصوص صفحه ساز المنتور انجام می شود.

یکی دیگر از بهترین مزیت های صفحه ساز المنتور طراحی زنده و فرانت اند (Front-end) آن است، در حقیقت شما در لحظه می توانید طراحی که انجام داده اید را مشاهده کنید و هیچ نیازی نیست که بعد از انجام هر تغییری به صفحه خود برای مشاهده تغییرات مراجعه کنید.

بدون یک خط کدنویسی php,css,html می توانید سایت هایی کاملا حرفه ای با امکاناتی جذاب طراحی کنید.

مهم ترین قابلیت المنتور این است که شما با استفاده از این صفحه ساز می توانید تمام یک قالب وردپرس را از 0 تا 100 طراحی کنید، یعنی شما با نصب یک قالب رایگان از مخزن وردپرس + افزونه المنتور و افزونه المنتور پرو می توانید هر مدل وب سایتی را هر امکانات و ظاهری را طراحی کنید!

نصب و راه اندازی قالب هلو المنتور + المنتور، المنتور پرو و المنتور فارسی

برای اینکه به صورت کامل با نصب و فعال سازی قالب و افزونه های المنتور آشنا شوید، ویدئو زیر را تماشا و مراحل را به صورت عملی اجرا کنید:

دوره جامع آموزش طراحی سایت با المنتور

شما با این آموزش قادر خواهید بود هر نوع وب سایتی اعم از شخصی، شرکتی، فروشگاهی، خبری، پزشکی، دایرکتوری، آموزشی و… را بالا آورید. خوبی المنتور با سایر قالب ها این است که شما با ساخت تمپلیت برای صفحه نوشته ها، محصولات، دسته بندی ها و… می توانید روی UX سایت تان به طرز شگفت انگیزی تاثیر بگذارید. برای مشاهده دوره طراحی سایت با المنتور به این لینک زیر مراجعه کنید.

 

https://aigitali.com/course/elementor-web-design/

 

منبع:

 

https://aigitali.com/what-is-elementor/

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۹ ، ۱۷:۲۷
احسان رئیسی

تجربه کاربری با رابط کاربری متفاوت است (UI ?= UX)

بله، نیازی به گفتن این موضوع نبود. اما تفاوت این دو دقیقاً در چیست؟ بگذارید اول یک توضیح ساده و سریع بدهیم مخصوص کسانی که حوصله کمتری دارند:

 

رابط کاربری یا واسط کاربری به مجموعه صفحات، تصاویر و المان‌های بصری – مثل دکمه‌ها و آیکون‌ها – گفته می‌شود که کاربر برای تعامل با یک دستگاه یا برنامه از آنها استفاده می‌کند.

 

منظور از تجربه کاربری هم آن تجربه و حسی است که کاربر در هنگام تعامل با بخش‌های مختلف از محصولات و سرویس‌های یک شرکت دارد که شامل نحوه تعامل او با رابط شماست.

محتوا دلیلی است که کاربر به وب‌سایت یا برنامه شما سر می‌زند و با آن تعامل برقرار می‌کند. رابط کاربری مجموعه ابزارهای تعاملی است که کاربر برای تعامل با این محتوا از آنها استفاده می‌کند. تجربه کاربری هم به مصرف این محتوا کار دارد. اینکه مصرف آن تا حد ممکن برای کاربر ساده باشد و او با حس خوبی شما را ترک گوید.

 

اینفوگرافیک: تفاوت میان UI و UX

فکر می‌کنم با نگاه کردن به بشقاب غذای زیر بتوانید بهتر متوجه تفاوت‌های طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری بشوید:

همانطور که می‌بینید، برای شروع ما تنها مواد اولیه داریم که همان محتوا است. حال باید این محتوا را به نحوی در اختیار کاربر خود بگذاریم. اینجاست که طراح تجربه کاربری وارد معادله می‌شود. او درباره مشتریان تحقیق خواهد کرد تا نیازهای آنها را بشناسد. سپس مشخص خواهد کرد که معماری صفحات، نقشه سایت و المان‌های مختلف به چه شکلی خواهند آمد. بعد کار طراح رابط کاربری شروع خواهد شد. او این طرح اولیه را برخواهد داشت و آن را با واقعیّت یکی می‌کند. که یعنی تمام مسئولیت‌های طراحی، انتخاب رنگ و … به عهده او خواهد بود.

 

مسئولیت‌های طراحان UX و UI

خب همانطور که متوجه شدید، هر یک از طراحان UX و UI مسئولیت‌های مشخصی را در یک تیم طراحی به عهده دارند. اما شاید همچنان برایتان مبهم باشد که نقش هر یک از طراحان UX و UI در هنگام طراحی سایت یا یک برنامه گوشی دقیقاً چیست. پس بد نیست که کمی بیشتر وارد جزئیات بشویم و مسئولیت‌های هر یک را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم:

طراحی تجربه کاربری

وظیفه یک طراح تجربه کاربری این است که آنالیز و منطق را به فرآیند طراحی بیفزاید. سیستم‌ها، ساختارها و مسیرهایی که کاربر استفاده می‌کند توسط او طراحی می‌شود. برای اینکه طراحی بر حسب نیاز کاربر شکل گیرد، طراح تجربه کاربری باید به این نگاه کند که او به دنبال چیست و بهترین راه پاسخ گفتن به این نیاز او چیست. مسیرهای یک سایت – اینکه کاربر چگونه یک مطلب را می‌خواند، لینک‌ها و دکمه‌ها در کدام قسمت‌ها قرار دارند و کاربر چگونه می‌تواند اطلاعات مورد نیاز خود را می‌یابند – همه بخشی از طراحی تجربه کاربری هستند.

 

در فضای اینترنت، طراحی تجربه کاربری علاوه بر موارد بالا، شامل بهینه‌سازی برای موتورهای جستجو (SEO)، در نظر گرفتن محدودیت‌های مرورگرها و دیگر ویژگی‌های منحصر به وب نیز می‌شود.

 

آنچه طراح تجربه کاربری ارائه می‌دهد: نقشه سایت، وایرفریم‌ها (طرحی از چیدمان صفحه) و نمونه‌های اولیه

 

آن ابزاری که در طراحی تجربه کاربری استفاده می‌شود: تحقیق، ابزارهای تحلیل‌گر و نمودارها (دیاگرام)

 

تجربه کاربری در عمل: در انتهای این مطلب، شما می‌توانید چندین مسیر مختلف را طی کنید: یک مطلب مرتبط را بخوانید، به سراغ مطالب برگزیده وبلاگ ما بروید یا آنکه در مورد کار ما بیشتر بدانید. این تجربه کاربری است که مسیرهای مذکور را برای شما مشخص کرده است.

 

طراحی رابط کاربری

در طراحی رابط کاربری بحث بر سر رنگ و رو دادن به ساختار و محتوا است – یعنی آنچه که کاربر در حین تجربه خود خواهد دید. در این مرحله است که برندیگ، رنگ‌ها، تایپوگرافی، گرافیک‌ها، عکاسی و دیگر المان‌های بصری مطرح می‌شوند. رابط کاربری بر روی نیاز برند (نه کاربر) تمرکز دارد و تلاش می‌کند آنچه را ارائه دهد که از نظر بصری مناسب با زمینه کاری این برند است.

طراحان خوب رابط کاربری تمام محدودیت‌های کدنویسی، توسعه و همچنین زمان بارگذاری یک صفحه را در هنگام طراحی مد نظر قرار می‌دهند.

 

آنچه طراح رابط کاربری ارائه می‌دهد: طراحی کاشی‌ها (Style Tiles)، موکاپ صفحه (طرح کلی که در آن تمامی جزئیات مشخص می‌شود)

 

آن ابزاری که در طراحی رابط کاربری استفاده می‌شود: نمونه رنگ‌ها، تایپوگرافی، عکاسی، نرم‌افزارهای گرافیک

 

رابط کاربری در عمل: وقتی که یک صفحه می‌بینید که در آن از یک رنگ آبی خنک استفاده شده است، نوشته‌ها واضح هستند و تصاویر بسیار خوبی به کار رفته که باعث می‌شود حس کنید مشغول سفر هستید، در واقع مشغول تماشای یک رابط کاربری خوب هستید. ایجاد این رابط کاربری خوب نیاز به تخصص و مهارت‌هایی دارد که در این مقاله تا حدودی با آنها آشنا شدید.

 

سخن پایانی

می‌توان گفت که در نهایت رابط کاربری (UI) بخشی از تجربه کاربری (UX) محسوب می‌شود و البته، بخش بسیار مهمی از آن هم هست. اما تنها بخش آن نیست. از طرف دیگر UX یک مفهوم بسیار کلی است و مسیر را برای UI مشخص می‌کند. اما در نهایت هر یک یک هویت منحصربفرد برای خود دارند و UX به هیچ‌وجه با UI هم معنی نیست. درست است که این دو عبارت بسیار به هم نزدیک هستند، اما نمی‌توان آنها را به جای یکدیگر استفاده کرد. بلکه باید از هر یک به همراه دیگری صحبت کرد، البته به شرط آنکه هر دو به درستی درک شوند و در جای مناسب استفاده شوند.

 

در یک طراحی خوب باید طراحی تجربه کاربری و رابط کاربری هر دو به بهترین نحو انجام شود و در نهایت به درستی با هم ادغام گردند. این یعنی لازم است که طراحان UX و UI یک همکاری نزدیک داشته باشند تا کار هر دو طراح تا جای ممکن ساده شود و آنها بتوانند محصول نهایی را به بهترین شکل تولید کنند. پس یک طراح رابط کاربری خوب حتماً باید طراحی تجربه کاربری را درک کند و اهمیّت آن را بشناسد و بالعکس. در مطالب بعدی سعی می‌کنیم بیشتر به بررسی هر یک از این دو بپردازیم، وظایف آنها را روشن‌تر کنیم و راهکارهای مختلفی را برای بهبود هر یک ارائه دهیم. نظر شما چیست؟

 

 

منبع:

 

https://aigitali.com/ux-ui-difference/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۹:۲۷
احسان رئیسی

اول یک مثال ساده از رابط کاربری ببینیم!

فرض کنید که به یک رستوارن ایتالیایی خیلی شیک رفتید و بعد از دیدن منو یک پیتزا سفارش می‌دهید. بعد از کمی انتظار (که خیلی دردآور است!) غذای شما را می‌آورند. اولین چیزی که از این غذا می‌بینید چیست؟ قطعا ظاهر و بوی آن است: اینکه مواد پیتزا چقدر است و با چه ظرافتی روی خمیر قرار گرفته، پنیرش زیر مواد است یا روی آن، اصلا ضخامت خمیرش چقدر است و چه بویی می‌دهد.

 

آیا با دیدن این موارد در پیتزا می‌توانید طرز تهیه آن را هم ببینید؟ اینکه این مواد از کجا خریداری شده‌اند، چطور به رستوران آورده شده‌اند و کلا برای قرار گرفتن روی پیتزا، چه فرایندهایی را پشت سر گذاشته‌اند؟ طبیعتا نه! حالا این چطور می‌تواند به رابط کاربری ربط داشته باشد؟ ربطش خیلی واضح است! چیزی که شما از پیتزا دیدید در حقیت رابط کاربری بوده است! یعنی شما ظاهر و امکانات پیتزا را دیدید بدون اینکه از کارهای پشت پرده و آشپزخانه‌ای اطلاعاتی داشته باشید! رابط کاربری در وبسایت هم دقیقا همین شکلی است!

 

رابط کاربری (UI) چیست؟

هدف من از آوردن مثال بالا این بود که کمی مفهوم رابط کاربری در ذهن شما دوست عزیز ساده‌تر شود. اگر این اتفاق افتاده باشد (امیدوارم) وقتش رسیده که یک قدم رو به جلو برداشته و رابط کاربری را در یک سطح تخصصی‌تر و علمی‌تر بررسی کنیم.

 

شما با هر وسیله دیجیتالی که کار می‌کنید، با هر نرم‌افزاری که سر و کار دارید یا وارد هر وبسایتی که می‌شوید با محیطی خاص روبرو می‌شوید و کارتان را در این محیط انجام می‌دهید. مثلا زمانی که صفحه کامپیوتر خودتان را روشن می‌کنید روی آیکون کامپیوتر کلیک می‌کنید و وارد درایوهای سیستم می‌شوید و الی آخر. در علم دیجیتال و کامپیوتر، به این محیط “رابط کاربری” می‌گوییم.

 

حالا چرا رابط؟ چون اگر دقت کرده باشید این ویژگی رابطه‌ای بین شما و سیستم شما برقرار می‌کند بدون اینکه شما از جزئیات این رابطه اطلاع داشته باشید. مثلا زمانی که شما روی علامت کامپیوتر کلیک می‌کنید یک سری کد به هسته کامپیوتر شما ارسال شده و دستور داده می‌شود که این بخش باز شود. اما آیا شما این کدها را می‌بینید؟ یا مستقیما خودتان کد می‌نویسید؟ نه!

 

پس خیلی خلاصه و مختصر مفهوم رابط کاربری را مرور کنیم تا بتوانیم وارد جزئیات آن بشویم: رابط کاربری در حقیقت همان محیطی است که شما در آن بدون نیاز به کدنویسی دستور خودتان را صادر می‌کنید! الان دیگر تقریبا تمام رابط‌های کاربری در همه نرم‌افزارها و وبسایت‌ها کاملا گرافیکی (تصویری) شده است چون هر چه باشد درک و کار کردن با تصاویر خیلی راحت و جذاب است.

 

به تعبیری دیگر:

 

در واقع طراحی UI روی تجربه بصری کاربر متمرکز است و مشخص می‌کند که یک کاربر چگونه از طریق یک رابط با اپلیکیشن، بازی نرم‌افزاری یا سایت شما ارتباط برقرار می‌کند. یا چگونه از طریق تاچ پوینت‌های بصری (کلیک بر روی یک دکمه یا کشیدن عکس) از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌رود.

 

برای آنکه یک محصول یا سایت به دل مخاطب بنشیند علاوه بر اینکه باید کار با آن راحت باشد، باید طراحی زیبایی هم داشته باشد.

 

تفاوت UI و UX؟

همه ما می‌دانیم که UI و UX با هم تفاوت دارند، اما خب خیلی‌ها این دو مفهوم را به‌اشتباه به‌جای هم به کار می‌برند. پس بگذارید یک‌بار دیگر تعریف کوتاهی از هر کدام داشته باشیم.

 

UI یا رابط کاربری به مجموعه ظاهری صفحات، تصاویر و المان‌های بصری – مثل دکمه‌ها و آیکون‌ها و … گفته می‌شود که کاربر برای تعامل با یک دستگاه یا برنامه از آن‌ها استفاده می‌کند.

 

منظور از UX یا تجربه کاربری هم آن تجربه و حسی است که کاربر در هنگام تعامل با بخش‌های مختلف از محصولات و سرویس‌های یک شرکت (قبل از استفاده، هنگام استفاده و بعد از آن) دارد.

 

درست است که UI جزئی از UX محسوب میشود ولی اگر دقت کنید می‌بینید که تجربه کاربری یا UX از دل پیشرفت‌های UI بیرون آمده است؛ چون که باید جایی برای تعامل کاربران وجود داشته باشد تا بتوانند تجربه کنند و تجربه آن‌ها چه مثبت، چه منفی و چه خنثی باعث تغییر احساس کاربر شود.

 

در واقع این دو مفهوم از هم جدا نیستند و از هر کدام که صحبت شود، پای دیگری هم وسط می‌آید.

 

همان شکل و شمایل ظاهری و نقاط تعامل و آیکون‌ها و دکمه‌ها که در قالب UI دارد ارائه می‌شود، قسمتی از تجربه‌های کاربری کاربران را رقم میزند. یک UI خوب تبدیل می‌شود به یک تجربه عالی!

 

حالا همین تجربه‌های خوب و بد می‌شود زمینه‌ساز بهتر شدن رابط‌های کاربری!

 

می‌بینید؟ این دو مثل قضیه مرغ و تخم مرغ می‌مانند که هرکدام دیگری را به وجود آورده و آخر هم بر سر مهمتر بودن آن یکی بحث است. اما بالاخره UI از یکجایی متولد شد و آنقدر اهمیت پیدا کرد که به یک تخصص مهم و پول‌ساز تبدیل شد.

 

 

اما خب چون اول طرح و نقشه کار ریخته می‌شود و بعد با توجه به همان نقشه، نمای ظاهری ساخته می‌شود، UI را بخشی از UX می‌‌دانند. (برای درک بیشتر مقاله تفاوت UI و UX را بخوانید)

 

بااین‌حال، برای اینکه بفهمیم UI چگونه به تکامل رسید، بهتر است که کمی بیشتر در مورد تاریخچه آن بخوانیم و اصلاٌ بدانیم که از کجا سرو کله‌اش پیدا شد.

 

آیا رابط کاربری از اول همین بوده است؟ (تاریخچه رابط کاربری)

چیزی که من و شما امروز به عنوان رابط کاربری در وبسایت‌ها و نرم‌ازارها و تلفن‌های هوشمندمان می‌بینیم با حالت اولیه رابط کاربری زمین تا آسمان فرق دارد! در این قسمت تحول و تکامل رابط کاربری را برای شما توضیح می‌دهم تا ببینید که چقدر سریع پیشرفت کرده‌ایم:

 

دوره اول: رابط کاربری دسته‌ای

اگر به شما بگویم که زمانی کامپیوترها صفحه نمایش نداشتند باورتان می‌شد؟ بله واقعا اینطور بوده است. تنها چیزی که شما به عنوان کامپیوتر می‌دیدید صفحه‌ای به شکل صفحه کلید بود که با استفاده از آن شما دستوری را به صورت دستی وارد سیستم می‌کردید و “کامپیوتر” هم خروجی خودش را روی کاغذ برایتان پرینت می‌کرد!

 

در این نوع از سیستم تنها رابط کاربری که شما با آن سر و کار دارید همان صفحه کلید دستور و شکل ظاهری دستگاه است که راستش را بخواهید چنگی به دل نمیزند!

 

دوره دوم: رابط کاربری خط فرمان

با به وجود آمدن این نوع رابط کاربری است که دنیای دیجیتال یک قدم به شکل امروزی خودش نزدیک شد. این نوع از رابط کاربری یک صفحه نمایش برای شما نشان می‌دهد و از شما می‌خواهد که دستورتان را بصورت کد وارد کنید. اگر به کدنویسی مسلط بوده و دستور درستی را وارد می‌کردید دستور شما توسط سیستم انجام شده و نتیجه آن هم از طریق همان صفحه نمایش به شما نشان داده می‌شد.

 

رابط کاربری خط فرمان حتی امروز هم در سیستم‌های مدرن وجود دارد و برنامه‌نویسان خیلی از آن استفاده می‌کنند. اگر می‌خواهید از این نوع رابط کاربری استفاده کنید خیلی راحت می‌توانید گزینه استارت ویندوز را باز کرده و عبارت “command” را آنجا تایپ کنید و روی آیکون آن کلیک کنید.

 

دوره سوم: رابط کاربری گرافیکی

قطعا همه شما با این نوع از رابط کاربری آشنا هستید. اصلا همین که الان با کامپیوتر یا موبایل دارید این مطلب را می‌خوانید در حقیقت در محیط رابط کاربری گرافیکی هستید. در این نوع رابط کاربری، همه دستورات با استفاده از شکل برای شما نشان داده می‌شوند و هیچ نیازی نیست که شما برای اجرای یک دستور کدنویسی بکنید.

 

مثال رستوران در اول مقاله یادتان است؟ که شما پیتزا را دیدید ولی هیچ اطلاعاتی از کارهای پشت پرده نداشتید. در اینجا هم قضیه همان است: شما پیتزا را که وبسایت است جلوی خودتان می‌بینید و فقط با چند کلیک در صفحات مختلف آن می‌گردید و کارهای مختلفی انجام می‌دهید اما هیچ چیزی در مورد ارسال و انجام شدن کدهای دستوری نمی‌بینید!

 

طراحی UI مهم‌تر از همیشه

شاید چندسال قبل تجربه و رابط کاربری اینقدر مهم نبود و به آن توجه نمی‌شد. چرا که تعداد سایت‌ها و اپلیکشن‌ها کمتر بود و کسب‌وکارها از UI و UX در حد کار راه‌اندازی استفاده می‌کردند. مردم مجبور بودند از همان تک و توک سایتی که وجود دارد استفاده ‌کنند، حتی اگر ظاهر خوبی نداشت یا رنگ و لعابش چنگی به دل نمیزد.

 

اما این روزها دیگر داستان فرق می‌کند. در هر کسب‌وکاری چندین رقیب وجود دارد و همه می‌خواهند مخاطب و مشتری را جذب بیزینس خود کنند. کاربر هم کلی انتخاب پیش رویش دارد، پس اگر سایت زشت، سخت و یا نامناسبی داشته باشید، خیلی راحت آن مخاطب را از دست داده‌اید.

 

اینجاست که رقابت در بین کسب‌وکارهای آنلاین باعث می‌شود که سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها هر روز جذابتر و کاربردی‌تر شوند تا بتوانند مخاطب بیشتری جذب کنند.

 

خب با این حساب چه کسی می‌تواند کسب و کارهای اینترنتی را به این هدف مهم برساند؟

 

بله، یک کارشناس UI کاربلد! کسی که این روزها سایت‌ها به شدت به آن‌ها نیاز دارند تا سهم بازار خود را حفظ کنند. کسی که می‌داند سایت را چگونه بچیند و سازماندهی کند که هم کار با آن راحت باشد و هم خوش فرم و دلبر باشد.ui چیست

 

تمرکز روزافزون در ایجاد یک تجربه کاربری بهینه باعث شده است تا برخی از افراد به‌عنوان متخصصان UI و UX، مشاغل مهمی را در شرکت‌ها داشته باشند و باید بگوییم با این حجم از گسترش فضاهای اینترنتی، متخصصان UI و UX یک مهره کلیدی در شرکت‌ها خواهند بود.

 

کار طراح رابط کاربری چیست؟

طراحی سایت و اپلیکیشن سه قدم دارد:

 

UX همان نقشه کار ماست و ساختار و چیدمان سایت در این قسمت مشخص می‌شود. طراح UX درست مانند نقشه‌کش یک ساختمان است که تعیین می‌کند، اسکلت ساختمان، اتاق‌ها، درها، پنجره‌ها و …کجا قرار بگیرد که کاربردی و راحت باشد. کار طراح UX هم در سایت این است که صفحات، دکمه‌ها و مسیرهایی که لازم است را تعیین کند.

مرحله بعد نوبت طراحی UI یا همان طرح گرافیکی است که کاربر می‌بیند و با آن تعامل می‌کند. حالا طراح UI مانند یک معمار این طرح اولیه را می‌سازد و یک سایت عالی با شکل و شمایلی شسته رفته و کامل شده تحویل می‌دهد. یعنی معمار ما در سایت، رنگ درها و پنجره‌ها و اندازه و فاصله‌ها را در این مرحله تعیین می‌کند تا ساختمان قشنگ‌تر شود.

 

برخلاف طراح UX که روی احساس کاربر از محصول تمرکز می‌کند، UI به‌طور خاص روی چیدمان و ظاهر محصول نهایی کار می‌کند و اطمینان حاصل می کند مسیری را که یک طراح UX بطور بصری برقرار کرده است، حالا کامل و با ظاهری زیبا بسازد.

به عنوان مثال، یک طراح UI می‌تواند تصمیم بگیرد که مهم‌ترین محتوا را در بالای صفحه قرار دهد، یا با اضافه‌کردن یکسری المان‌ها، بصری ترین حس را برای یک نمودار ایجاد کند. طراحان UI همچنین وظیفه دارند یک طراحی منسجم در کل محصول داشته باشند. از چیدن المان‌ها و گزینه‌های کشویی گرفته تا رنگ‌ها و فونت‌ها و فاصله‌ها باید با طرح کلی، همخوانی داشته باشد.

به عنوان یک طراح UI، چه چیزهایی باید بلد باشید؟

همینجا بگویم که شما لازم نیست با یک استعداد ذاتی طراحی به دنیا آمده باشید تا بتوانید UI کار خوبی باشید. متخصصان حرفه‌ای این شغل شاید قبل از یادگیری چیزی بلد نبودند و حرفی برای گفتن نداشتند. طراحی یادگرفتنی است و با تمرین و تکرار به دست می‌آید.

 

اما یک طراح UI چه مهارت‌هایی لازم دارد؟

 

درست است که کار طراح رابط کاربری با طراح گرافیک فرق می‌کند اما او هم با زیبایی شناسی و حل مسئله سر و کار دارد پس در ابتدایی ترین حالت باید با چند مفهوم ساده مثل، علم رنگ‌ها‌، فونت، کانتراست، و دنیای طراحی آشنایی داشته باشد.

 

و طراحی نهایی مستلزم آشنایی به یکی از ابزار‌های طراحی گرافیک مثل فتوشاپ، illustrator یا یکی از نرم‌افزارهای اختصاصی طراحی UI و UX است. در بخش بعد چند تا از معروفترین نرم‌افزارهای این حوزه را معرفی خواهیم کرد.

 

از آنجایی کار طراحی UI برای نرم‌افزار‌ها و سایت‌ها انجام می‌شود، پای کدنویسی هم به میدان باز می‌شود؛ البته نه در حد یک برنامه‌نویس! درست است که طراحی رابط کاربری مرحله‌ای جدا در طراحی سایت و اپلیکیشن محسوب می‌شود، اما یک طراح حرفه‌ای UI باید کمی درباره UX و کمی هم از برنامه‌نویسی بداند.

 

در ایجاد رابط کاربری چه اصولی را بهتر است رعایت کنیم؟

اینکه شما چه نوع رابط کاربری و چه نوع ظاهری برای وبسایت خودتان انتخاب کنید به نوع وبسایت و کاربران شما بستگی دارد. یعنی چه؟ منظورم این است که کاربران همه وبسایت‌ها یکی نیستند و اگر می‌خواهید به عنوان شخصی که یک وبسایت دارید موفق شوید حتما باید نیازها و اهداف کاربران‌تان را بدانید.

 

مثلا شما این دو وبسایت را در نظر بگیرید: وبسایت اول برای یک وکیل است که مطالب حقوقی روی وبسایتش قرار داده و نوبت دهی را از آنجا انجام می‌دهد. وبسایت دوم هم یک وبسایت سفارش غذای آنلاین است. به نظر شما ظاهر این دو وبسایت (یا رابط کاربری آن‌ها) باید یکی باشد؟ قطعا نه. اما این به این معنی نیست که همیشه شما باید از صفر شروع کنید چراکه رابط کاربری یک سری اصول دارد که اگر آن‌ها را رعایت بکنید احتمال زیبایی و موفقیت وبسایت‌تان بیشتر خواهد شد. این اصول را در ادامه همین مطلب برای شما آماده کرده‌ام:

 

سعی کنید ساده باشید!

موفق‌ترین رابط کاربری رابطی است که اصلا خودش را به چشم کاربر نمی‌آورد! حالا چه نوع رابطی می‌تواند ساده باشد؟ خیلی کلی بخواهم بگویم اگر از عناصر غیرضروری مثل تصاویر و پیام‌های نافهموم استفاده نکنید و همچنین زبان محتوا و راهنمای وبسایت‌تان مشخص و ساده باشد می‌توانید بگویید که یک رابط کاربری ساده دارید. اصلا اینطور بگویم که اگر کاربری برای اولین بار وارد وبسایت شما شد باید خیلی راحت بتواند محتوای مورد نظرش را پیدا کرده و بین صفحات شما بگردد.

 

صفحه‌تان را هدفمند بچینید!

در طراحی رابط کاربری یک صفحه شما فضایی محدود دارید و بخش بزرگی از زیبایی و جذابیت وبسایت شما بستگی به این دارد که شما چطور از این فضا استفاده می‌کنید. مثلا شما باید در چیدمان بخش‌های مختلف سایت (چه از بالا به پایین و چه از راست به چپ) اولویت‌شان را در نظر داشته باشید تا کاربری که در وبسایت شما دنبال اطلاعات است خیلی راحت به هدفش برسد.

 

قدرت رنگ و فونت را دست کم نگیرید!

جذاب‌ترین بخش رابط کاربری گرافیکی، رنگ و لعاب آن است! شما اگر بتوانید از رنگ‌ها و فونت‌های مختلف به طرز درستی استفاده کنید قطعا جذابیت سایت‌تان را تا چندین برابر افزایش خواهید داد. همچنین این موارد می‌توانند به شما کمک کنند که توجه کاربران را به سمت خاصی بکشانید و حتی آن‌ها را بیشتر در سایت‌تان نگه دارید.

 

بهترین نرم‌افزارهای طراحی رابط کاربری (UI)

خب از قدیم گفته‌اند «به عمل کار برآید، به سخندانی نیست»، پس بهتر است نگاهی هم بیندازیم به مرحله عملی کار و ببینیم طراحان خوش ذوق UI از چه نرم‌افزارهایی برای کارشان استفاده می‌کنند.

 

البته باید بگوییم که تا دلتان بخواهد نرم‌افزار طراحی UI و UX به بازار عرضه شده ولی ما به چندتا از بهترین‌های آن بسنده می‌کنیم که بیشتر از بقیه در ایران معروف و مشهور هستند و کار با آن‌ها راحت‌تر است.

 

۱. 

ادوبی ایکس دی (Adobe XD)

 

نرم‌افزار Adobe XD در سال ۲۰۱۶ عرضه شد. بعد از عرضه آزمایشی، این نرم‌افزار به سرعت به گزینه اول همه طراحان رابط کاربری تبدیل شد. دلیل آن هم ساده است، شرکت ادوبی نهایت آسانی، دقت و کارایی را مثل ابزارهای مشهورش در این نرم‌افزار هم پیاده کرده است.

 

با این نرم‌افزار می‌توانید یک نسخه اولیه (Prototype) یا موکاپ از طرح آماده کنید و به اشتراک بگذارید. حتی می‌‌‌توانید انیمیشن‌ها، مراحل استفاده از اپلیکیشن یا وبسایت، مسیرهای مختلف و … را داخل طرح تنظیم کنید. بعد هم می‌توانید طرح را به صورت زنده در موبایل خود تست کنید.

 

این طرح به راحتی توسط برنامه‌نویس‌ها و دولوپرها قابل استفاده است.

 

اگر قبلاٌ با فتوشاپ یا ایلستریتور کار کرده باشید، کار با آن زیاد سخت نخواهد بود. بسیاری از ابزارها عملکردی مشابه فتوشاپ دارند و با کمی وقت گذاشتن یاد می‌گیرید که چطور از آنها استفاده کنید.

 

نرم‌افزار Adobe XD برای هر دو نوع سیستم عامل ویندوز و آی او اس قابل استفاده است.

 

۲. 

اسکچ (Sketch)

طراحی رابط کاربری SKETCH قبل از این که ادوبی ایکس دی وارد بازار شود، اسکچ یکه‌تاز طراحی UI بود. یک ایراد اساسی اسکچ قابل نصب نبودن آن روی ویندوز بود. فقط کاربران مک (iOS) می‌توانند از این نرم‌افزار استفاده کنند.

 

 

اسکچ از نظر امکانات و عملکرد کامل است. مهم‌ترین نقطه قوت اسکچ افزونه‌های کاربردی آن است که کار را آسان‌ می‌کنند و خیلی از کارهای تکراری و سخت را به راحتی چند کلیک انجام می‌دهند.

 

کم و کاستی‌های این نرم‌افزار نسبت به ادوبی ایکس دی با پلاگین‌هایش حل شده است. تقریباً هر ویژگی یا امکاناتی که نرم‌افزار ادوبی اکس دی دارد و اسکچ ندارد، پلاگینی برای آن ساخته شده است.

 

۳. 

فیگمافیگما

فیگمافیگما هم یکی از آن کاردرست‌های طراحی رابط کاربری است که برخلاف دو نرم‌افزار قبلی اغلب به صورت آنلاین و تحت وب استفاده می‌شود، البته که می‌توانید نسخه آفلاین آن را هم نصب و استفاده کنید.

 

ویژگی خاصی که این برنامه را از بقیه متمایز می‌کند این است که چند طراح همزمان می‌توانند با هم تعامل داشته باشند و روی یک طرح کار کنند.

 

 

 

۴. 

اکشر (Axure RP)

نرم‌افزار Axure یک ابزار چندکاره برای ساخت و طراحی wireframe، نمونه‌های اولیه (prototyping)، انواع دیاگرام، نقشه سفر مشتری و مهم‌تر از همه رابط کاربری وبسایت‌ها و اپلیکیشن‌ها است.

 

این نرم افزار طراحی رابط کاربری با سایر ابزارهای معروف مثل ادوبی اکس دی و اسکچ کاملاً سازگار است. فایل‌های خروجی را می‌توانید در هر کدام از این دو نرم‌افزار استفاده کنید.

 

نرم‌افزار اکشر برای کار تیمی روی پروژه‌ها بهینه‌سازی شده است. قابلیت اتصال به پلتفرم‌هایی مثل اسلک کمک می‌کند تا راحت‌تر و سریع‌تر بتوانید هماهنگی‌های لازم را روی پروژه انجام دهید.

 

۵. 

این‌ویژن استودیو

این‌ویژن استودیو (Invision Studio) نرم‌افزار دیگری با قابلیت‌های متنوع است که در طراحی UI هم کاربرد دارد. طراحی ریسپانسیو بدون کد نویسی، طراحی آسان اینتراکشن، تغییر سایز و ابعاد هوشمند تصاویر، پنل طراحی انیمیشن پیشرفته و جابجایی سریع بین حالت تاریک و روشن از ویژگی‌های جالب این ابزار است.

 

 

 

 

 

 

 

۶. 

نرم‌افزار Framer X

اپلیکیشن فریمر اکس (Framer X) تحت وب است و بدون نیاز به نصب می‌توانید در هر جایی و روی هر رایانه‌ای طراحی یو آی انجام دهید و پروژه‌های خود را در لحظه ویرایش کنید. بعد از عضویت یک پنل کاربری در اختیار شما قرار می‌گیرد که می‌توانید تا ۳ پروژه را به صورت رایگان روی آن اجرا کنید.

 

بقیه پکیچ‌ها از ۱۴ یورو در ماه شروع می‌شود. البته چنین هزینه‌ای برای یک اپلیکیشن طراحی یو آی در کنار نرم‌افزارهای قوی‌تر که معرفی کردیم پرهزینه حساب می‌شود.

 

 

 

۷. 

اپلیکیشن مارول (Marvel)

 

ماول هم فقط نسخه تحت وب دارد. ویژگی اصلی مارول سادگی و آماده بودن بسیاری از المان‌های مورد نیاز است. بدون دانش فنی هم می‌توانید از قالب‌های آماده شده برای طراحی استفاده کنید.

 

یک ویژگی جالب مارول امکان اجرای تست‌های مستقیم با کاربران است. یعنی خروجی پروژه را با کاربرانی که می‌خواهید به اشتراک می‌‌گذارید و بعد عملکرد و کارایی طرح را به صورت زنده تست می‌کنید.

 

 

 

 

 

۸. 

ماک‌آپ پلاس (Mockplus)

ماک‌آپ پلاس مشابه مارول برای طراحی آسان و به کمک طرح‌های آماده ساخته شده است. افزونه این اپلیکیشن قابل نصب روی اسکچ است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۹. 

 

Zeplin در واقع مجموعه ای از ابزارات است، که به شما اجازه می دهند تا طرح مورد نظر خود را پیاده سازی کنید. زپلین مجموعه‌ای از ابزارهای طراحی است که به طراحان یو آی کمک می‌کند ایده‌هایشان را به راحتی اجرا کنند و برنامه‌نویس‌ها هم به راحتی روی طرح‌ها کدنویسی کنند.

 

نرم‌افزار و پلاگین زپلین به صورت یکپارچه در کنار ادوبی اکس دی، فیگما و اسکچ کمک می‌کند هندآف (Handoff) خوبی بسازید. هنندآف به طرحی گفته می‌شود که به دولوپرها می‌دهند تا براساس آن کدنویسی اپلیکیشن یا وبسایت انجام شود. خیلی وقت‌ها چندین نفر باید روی این طرح نظر دهند تا به نتیجه نهایی برسند. ارسال، بازخورد گرفتن و اصلاح دوباره خودش کلی زمان می‌گیرد. زپلین این وسط تمام کارها را آسان‌تر می‌کند.

 

به علاوه، زپلین بررسی طرح‌ها را به صورت هوشمند انجام می‌دهد.

 

۱۰.

اریگامی استودیو

اریگامی استودیو در میان ابزارهای طراحی رابط کاربری کمی متفاوت است. داستان از این قرار است که طراحان فیسبوک با توجه به ابعاد بزرگ این شبکه اجتماعی و تنوع زیادی که در صفحه‌ها دارد، نیاز به سیستمی برای مشارکت در طراحی داشتند اما هیچکدام از ابزارهای موجود در آن زمان نیازشان را برطرف نمی‌کرد. به همین خاطر خودشان دست به کار شدند و Origami Studio را ساختند.

 

استفاده از لایه‌ها، Patch و اینتراکشن‌ها کمک می‌کند به راحتی یک ورک‌فلو برای اپلیکیشن‌ها موبایل یا وب بسازید.

 

کدام نرم افزار طراحی UI بهتر است؟

تمام نرم‌افزارهای معرفی شده می‌توانند برای پروژه‌های طراحی رابط کاربری استفاده شوند اما چند نکته را باید در نظر بگیرید، اولاً که حجم کار اهمیت زیادی دارد. وقتی قرار است چندین صفحه را به صورت گروهی طراحی کنید، باید نرم‌افزاری را انتخاب کنید که قابلیت کار گروهی را داشته باشد و از نظر نرم‌افزاری هم بتواند تمام نیازهای شما را پوشش دهد.

 

نکته دوم، امکان هماهنگی با تیم‌های برنامه‌نویسی و توسعه است. معمولاً توسعه‌دهنده‌ها در کار از فایل‌های نهایی نرم‌افزارهای پرطرفدار مثل ادوبی ایکس دی یا اسکچ استفاده می‌کنند پس طراحان UI هم به ناچار (یا خوشبختانه!) باید از این نرم‌افزارها استفاده کنند.

 

پیشنهاد نهایی ما همان سه نرم‌افزار Adobe XD، Sketch و Figma است.

 

سخن پایانی

در این مقاله بصورت خلاصه اما مفیدی وارد بحث رابط کاربری شدیم و با مثال و تعریف فهمدیدم که رابط کاربری چیست. چیز مهمی که اینجا می‌خواهم برایتان بگویم بحث “تجربه کاربری” است که ممکن است برایتان آشنا باشد. متاسفانه اکثر افراد این دو را بصورت اشتباه به جای هم استفاده می‌کنند اما این دو تفاوت دارند. اگر به این بحث هم علاقه داشته باشید نگاهی به مقاله تجربه کاربری یا UX چیست، بیندازید.

 

اگر سوال یا نظری در مورد این مطلب یا مطالب دیگر بلاگ ما دارید حتما به ما هم بگویید!

 

 

منبع:

 

https://aigitali.com/what-is-ui/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۹:۲۶
احسان رئیسی

تجربه کاربری یا UX چیست؟

فرض کنید به تازگی یک دستگاه اتو خریداری کرده‌اید و برای اولین بار است که می‌خواهید با آن کار کنید. این اتو دکمه خاموش و روشن و اهرم تنظیم حرارت ندارد. اتو را به برق متصل می‌کنید و بدون آنکه از میزان حرارت آن اطلاعی داشته باشید آن را روی پارچه ابریشمی می‌گذارید. چه اتفاقی می‌افتد؟ پارچه شما نابود می‌شود و بعد هر چقدر با خدمات پس از فروش آن‌ها تماس می‌گیرید کسی جوابتان را نمی‌دهد. خلاصه بگویم، شما احساس بدی نسبت به آن اُتو پیدا می‌کنید. به این تجربه، احساس و نگرشی که شما نسبت به اُتوی نام‌برده پیدا کرده‌اید، تجربه کاربری (user experience) می‌گویند.

 

در ویکی‌پدیا تجربه کاربری یا همان UX این‌گونه تعریف شده است:

 

“تجربهٔ کاربری (به انگلیسی: User Experienc) به اختصار UX شامل رفتارها، نگرش‌ها و احساسات یک کاربر دربارهٔ استفاده از یک محصول، سامانه یا سرویس خاص است. تجربهٔ کاربری جنبه‌های کاربردی، تجربه شده، اثرگذار به صورت عاطفی، معنادار و ارزش‌مند تعامل انسان و رایانه و مالکیت محصول را در بر می‌گیرد.”

 

تجربه کاربری بازخورد کاربر هنگام استفاده از محصولات یا خدمات شماست؛ به عبارت دیگر، کاربر وقتی از محصول شما استفاده میکند، چه حسی دارد و چه فکری ‌می‌کند.

 

اصطلاح تجربه کاربری را اولین بار، دان نورمن در دهه 80 استفاده کرد، ولی مفهوم آن، مدت زیادی قبل از آن هم وجود داشته‌است. قرن‌هاست که انسان‌ها به دنبال بهینه‌سازی محیط اطراف خود برای حداکثر راحتی کاربر هستند. حتی از زمان انسان‌ها اولیه، همه به دنبال تجربه کاربری بهتر بوده‌اند و گرنه تا الان این همه اختراع برای راحتی بشر به وجود نمی‌آمد.

 

بدون اغراق میتوان گفت، مهمترین اصل در ساخت تجربه کاربری خوب، فراهم آوردن بهترین راه حل، بدون هرگونه پیچیدگی یا دشواری، پیش روی کاربر است. پس از این اصل، رعایت سادگی و ظرافت در آنچه به کاربر ارائه میدهیم، از اهمیت بالایی در افزایش کیفیت تجربه کاربری برخوردار است.

 

البته فقط استفاده آسان از محصول ملاک نیست. محصولاتی مثل آیفون که UX فوق‌العاده‌ای دارند، نه تنها به قابلیت استفاده و کاربرد راحت آن توجه دارند، بلکه بر جنبه‌های دیگری مثل لذت، کارایی و سرگرمی هم تمرکز می‌کنند.

 

این روزها بازار UX در دنیای نرم‌افزاز و وبسایت‌ها و باز‌ی‌ها حسابی داغ و پر رقیب است؛ چون همه می‌دانند که کاربران بیشتر وقت خود را در دنیای مجازی می‌گذرانند. خب قاعدتاً هرجا کاربر باشد، تجربه کاربری هم هست. البته، UX فقط به دنیای اینترنت و نرم‌افزاری محدود نمی‌شود؛ اما در دنیای دیجیتال، توجه به UX اهمیت خیلی بیشتری پیدا می‌کند؛ به دلیل اینکه کاربر، به سرعت می‌تواند یک جایگزین برای سایت و نرم‌افزار شما پیدا کند.

 

مثلاً وقتی یک خودکار می‌خرید و بعداً می‌فهمید موقع نوشتن با آن راحت نیستید، شاید همان لحظه عوضش نکنید (البته من خودم همان لحظه عوضش می‌کنم، شما را نمی‌دانم). اما اگر یک سایت را باز کنم که ظاهری شلوغ و پلوغ داشته باشد، یا بخواهد من را به خاطر سرعت پایینش معطل کند، سریع می‌روم سراغ سایت بعدی!

 

حالا بیایید ببینیم تجربه کاربری چه ربطی به سایت دارد.

 

تجربه کاربری سایت چیست؟

تجربه، احساس و دیدی که کاربران بعد از بازدید وب‌سایت شما -یا خرید از فروشگاه اینترنتی- پیدا می‌کنند، تجربه کاربری سایت یا فروشگاه اینترنتی شما است. این‌که کاربران به محض ورود به سایتتان آن را ببندند و پا به فرار بگذارند نشان می‌دهد که چه UX بدی دارید. در مقابل اگر کاربران مدت زمان زیادی را به گشت و گذار در بین صفحات مختلف سایتتان سپری کنند و هر چند وقت یک بار هم دوباره به آن سر بزنند، می‌توان گفت که به‌به! چه تجربه کاربری خوبی دارید که کاربران به ماندن در سایتتان تمایل نشان می‌دهند و مدام به آن سر می‌زنند.

 

برای اینکه تجربه کاربری سایت یا فروشگاه اینترنتی‌تان عالی باشد، لازم است به ابعاد مختلفی توجه کنید، در ادامه بیشتر این موضوع را باز می‌کنیم؛ اما قبل از آن خودتان چند فروشگاه اینترنتی (مثل دیجی‌استایل، مدیسه و دیجی‌کالا) را باز کنید و ببینید که خرید یا جستجوی کالای مورد نظرتان در کدام یک از آن‌ها راحت‌تر است. فراموش نکنید که همه‌چیز را، از رنگ گرفته تا دکمه‌های مختلف، در نظر بگیرید و اگر تا به حال خرید اینترنتی داشته‌اید فکر کنید و ببینید که از کدام یک ناراضی بوده‌اید و چرا؟

 

طراح UX دقیقاً چه می‌کند؟

قبل از توضیح کار طراح UX، ابتدا باید بدانیم اصلاً هدف طراحی UX چیست؟

 

هدف طراحی UX این است که تجربیات دلخواه، آسان، کارآمد و مناسب در همه زمینه‌های یک محصول ایجاد کند. از انتخاب و فرآیند خرید گرفته تا استفاده از آن توسط کاربر.

 

خب، حالا یک نفر باید باشد تا همه عناصری که این تجربه‌ها را ایجاد می‌کند، آنالیز کند. این فرد باید تحلیل کند که این محصول یا خدمت، در تمام مراحل، چه احساسی در کاربر ایجاد می‌کند؟ آیا چیزهایی که کاربر می‌خواسته، برایش فراهم شده یا نه؟ و اینکه چقدر استفاده از آن آسان است.

 

کار طراح UX از وقتی که هنوز محصولی وجود ندارد شروع می‌شود. اولین کار او این است که مشتری‌ها و نیاز آن‌ها را شناسایی کند و اگر محصولات مشابهی وجود دارد، ببیند مردم چه مشکلاتی با آن‌ها دارند.

 

با ارزیابی تجربه‌های خوب و بد کاربران، برای هر کدام راه‌حل‌های مختلفی را ارائه می‌کند که صد البته خودش نیاز به بررسی‌های علمی و فنی دارد؛ در نهایت بهترین راه، با توجه به راحتی کاربر و علاقه‌هایش انتخاب می‌شود. گاهی طراح باید خودش را جای کاربر بگذارد تا ببیند که رفتار و احساس کاربر در مورد محصول چه می‌تواند باشد. مثلاً هنگام طراحی یک سایت یا اپلیکیشن، طراح تک تک فعالیت‌هایی که کاربر قرار است در آن انجام دهد را در نظر می‌گیرد و برای هر کدام، ساده‌ترین، زیباترین، کارآمدترین راه را ارائه می‌دهد که بهترین بازخورد را داشته باشد.

کم‌کم دارد معلوم می‌شود که کار طراح تجربه کاربری به این راحتی‌ها هم نیست. این فقط یک توضیح ساده و مفهومی از این شغل پرکاربرد بود و اگرنه در عمل نیاز به مهارت‌های متنوعی دارد. به‌نظر، یک طراح UX باید، هم علم مدیریت داشته باشد هم بازاریابی و فروش!! هم درباره طراحی بصری و زیبایی‌شناسی اطلاعات داشته باشد و هم بتواند کمی پا در کفش روانشناس‌ها بکند. اطلاعات فنی هم که دیگر که جای خود دارد. چون قرار است در همه مراحل توسعه محصول حضور داشته باشد.

 

نکته: برای خلق یک تجربه کاربری بی نظیر، داشتن هماهنگی چند رشته‌ای بین بخش‌های مختلف مجموعه شما و بهره‌گیری از متخصصهای کاربلد بازاریابی، گرافیک، طراحی، داده‌کاوی و هر آنچه با کاربر سر و کار دارد ضروری است.

 

تجربه کاربری به چه درد ما میخورد؟

برای درک اهمیت تجربه کاربری بیاید نگاهی به پژوهش آقای جنرسن _که در سال 2016 انجام شده است- بیندازیم. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد، 42 درصد از مراجعه کنندگان به سایت ها به دلیل پیچیدگی و دشواری دسترسی به بخش‌های مختلف آن سایت، از خریدشان منصرف شده‌اند.

 

در این مطالعه، دلایلی از جمله دقیق نبودن جستجوی داخلی سایت، ترکیب غیرمنطقی منوها، نبودن فیلترهای مناسب جستجو و بهینه نبودن نمایش در موبایل از مهم‌ترین مسائلی بوده است که پاسخ دهندگان با آن چالش داشته اند. حالا در نظر بگیرید با همه‌گیر شدن استفاده از تبلت و موبایل تا چه حد نوع طراحی شما اهمیت پیدا می‌کند.

 

بیایید با یک مثال مسئله را روشن‌تر کنیم:

 

یک وبسایت تجاری را در نظر بگیرید. اگر سایت خیلی دیر لود شود، یا خیلی پیچیده وشلوغ باشد، به شما حس خیلی بدی دست می‌دهد و تجربه خوبی نخواهید داشت. اصلاً شاید اسم سایت را به خاطر بسپارید که دیگر از این سایت استفاده نکنید.

 

در مقابل یک سایت دیگر راه تصور کنید که همان محتوا را خیلی روان و راحت، در کنار هم و در صفحه خلوت و زیبایی گذاشته است و به راحتی می‌توانید به هر آنچه که لازم دارید، دسترسی داشته باشید.

 

این یعنی دو تجربه کاربری متفاوت و اثری که از استفاده از دو سایت مختلف که در ذهن کاربر باقی می‌ماند. در ادامه همین ماجرا باید بگویم، این تجربه‌ها و حس‌ها آنقدر مهم هستند که روی تصمیم کاربر برای خرید و استفاده مجدد از محصولات و خدمات به شدت تاثیر می‌گذارد.

 

این مثال نشان می‌دهد که ارزش طراحی UX نه تنها برای کاربر بسیار زیاد است، بلکه برای کسب‌و‌کار و نام تجاری شما حائز اهمیت است.

 

از نظر تجاری، طراحی تجربیات کاربر، کلید اصلی رضایت مشتری و ایجاد وفاداری است. اگر استفاده از یک محصول برای کاربر ساده و لذت‌بخش باشد، دلش می‌خواهد دوباره آن را استفاده کند ولی یک کاربر ناراضی شاید هیچ‌وقت دوباره بر نگردد.

 

رازهای طراحی یک تجربه کاربری بی‌نظیر برای وب‌سایت چیست؟

پاسخ به این سوال شاید در ابتدا آسان نباشد. چون طراحی تجربه کاربری برای هر محصول یا کسب‌و‌کار باید منحصر به فرد و با در نظر گرفتن جزئیات مربوط به آن باشد.

 

راز اول: شما دارید سایت را برای کاربران می‌سازید

منظورم این است که وقتی دارید سایت طراحی می‌کنید یا بخش‌های مختلف آن را ویرایش می‌کنید، باید خودتان را جای کاربران بگذارید. با این کار تا حدودی می‌توانید متوجه شوید که برای استفاده راحت‌تر از سایت به چه چیزهایی نیاز دارید و آن‌ها را در طراحی UX لحاظ کنید.

 

یکی از مواردی که در کاربرپسند بودن سایت تاثیر زیادی دارد، طراحی ریسپانسیو یا واکنش‌گرای آن است. با طراحی واکنش‌گرا سایت شما در سیستم‌ها مختلف، تبلت و گوشی‌های موبایل منظم و درست نشان داده می‌شود و ظاهر آن به هم نمی‌ریزد.

 

راز دوم: رابط کاربری (UI) و ویژگی‌های بصری سایت

رنگ‌ها، فونت‌ها، سایز فونت‌ها، تصاویر، چینش بخش‌های مختلف یک سایت همگی رابط کاربری سایت را تشکیل می‌دهند. در طراحی رابط کاربری لازم است که به سادگی، قابل فهم بودن، خسته‌کننده نبودن و تحمل‌پذیری آن توجه ویژه‌ای داشته باشید. تحمل‌پذیری یعنی: کاهش هزینه خطاها و اشتباهات، برای مثال کاربر باید بتواند با زدن یک دکمه محصولات موجود را از ناموجود جدا کند.

 

رابط کاربری سایت باید طوری باشد که کاربر بتواند تعامل خوبی با سایتتان برقرار کند، در این صورت است که UI روی تجربه کاربران (UX) تاثیر می‌گذارد و آن‌ها را برای بازگشت به سایت ترغیب می‌کند. (رابط کاربری یا UI چیست؟ را به طور دقیق‌تر، کامل‌تر و با جزئیات در این مقاله بخوانید.)

 

راز سوم: استفاده از کلمات مناسب

زمانی که در حال طراحی تجربه کاربر هستید، در انتخاب عنوان و محتوا برای بخش‌های مختلف سایت (مانند منو، فروشگاه، سبد خرید و وبلاگ) باید از کلماتی استفاده کنید که مفهوم را به درستی به کاربران منتقل می‌کنند و باز هم باعث ایجاد تعامل کاربران با سایت شما می‌شوند. گاهی کمی خلاقیت به خرج دادن در انتخاب عنوان‌ها هم بد نیست و توجه کاربران را بیشتر جلب می‌کند. در تصویر زیر که از سایت اسنپ‌فود گرفته شده است، نمونه‌ای از انتخاب کلمات را می‌بینید.

 

 

راز چهارم: دسترسی مناسب به سایر بخش‌ها

برای این‌که کاربران بتوانند به راحتی از صفحه‌ای به صفحه دیگر جابجا شوند، امکانات لازم باید فراهم شده باشد. مثلاً اگر کاربری در صفحه خرید موبایل باشد و بخواهد بعد از آن وارد صفحه خرید قاب گوشی یا لوازم جانبی موبایل شود چند راه دارد. راه اول اینکه به صفحه قبلی برگردد و به جای خرید گوشی، خرید لوازم جانبی را انتخاب کند. راه دوم اینکه کاربر می‌تواند از منوی کشویی موجود در بالای صفحه مستقیماً وارد بخش لوازم جانبی شود و راه سوم اینکه با جستجوی کلمه مدنظرش (مثلاً قاب گوشی) به نتایج دلخواهش برسد.

 

شما فکر می‌کنید کدام راه بهتر است؟ ببینید، مهم‌ترین نکته این است که کاربر سریع و راحت بتواند وارد بخش‌های دیگر شود، پس طبیعتاً راه دوم و سوم خیلی بهتر است. UX سایتتان را طوری طراحی کنید که کاربران برای جابجایی بین صفحات به زحمت نیافتند. تبلت‌فون یک نمونه از سایت‌هایی است که به نظر من UX یا تجربه کاربری بسیار خوبی دارد. همانطور که در عکس زیر می‌بینید، محصولات مختلف تبلت‌فون به خوبی جدا و دسته بندی شده‌اند. مثلاً برای اینکه از صفحه گوشی به لوازم جانبی بروید نیازی نیست که کار خاطی بکنید؛ فقط نشانگر موس را روی منوی بالای صفحه می‌برید و از زیرمنوی باز شده لوازم جانبی مورد نیازتان را انتخاب می‌کنید.

راز پنجم: در کنار زیبایی به سرعت سایت هم توجه کنید

در بخش‌های قبلی راجع به ویژگی‌های بصری و کاربردپذیر بودن UX صحبت کردیم؛ اما گاهی برخی افراد را می‌بینیم که سرعت سایت را فدای زیبایی آن کرده‌اند؛ غافل از آنکه سرعت سایت یکی دیگر از نکات مهم در طراحی تجربه کاربری موفق است و باید حتماً به آن توجه کرد. پس سعی کنید تا جایی که می‌توانید از تصاویر کم‌حجم و کدهای بهینه شده در سایتتان استفاده کنید. برای بهینه‌سازی تصاویر سایتتان آن هم بدون افت کیفیت عکس، از وب‌سایت tinypng کمک بگیرید.

 

راز ششم: بعد از فروش محصولتان با کاربر خداحافظی نکنید

اشتباهی که بسیاری از صاحبان کسب و کارها (چه آنلاین و چه واقعی) مرتکب آن می‌شوند این است که به محض این‌که کاربر پول پرداخت کرد و خریدش را انجام داد رفتارشان تغییر می‌کند و حتی دیده شده که به زور جواب مشتری را می‌دهند.

 

مدیران عزیز، مسئولین محترم، بهتر است بدانید که فروش محصولات پایان کار نیست و برای اینکه مشتری بعدها باز هم به شما مراجعه کند، باید خاطره خوبی از خریدش داشته باشد. ارائه خدمات بد به مشتری و انجام ندادن پیگیری‌های لازم باعث می‌شود مشتری‌ها بدِ شما را به دیگران بگویند و یکهو به خودتان بیایید و ببینید در بین مردم به عنوان یک برند نامعتبر معروف شده‌اید.

 

یک تجربه کاربری ایده‌آل باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

در جستجوهایی که برای این مقاله داشتم به مدل جالبی از پیتر مارویل برخوردم که حدس میزنم در نظر گرفتن عناصرشش گانهی آن می‌تواند برای رسیدن به یک تجربه کاربری ایده آل کمک کند.

 

فقط به این نکته دقت کنید که در نگاه اول ممکن است این ویژگی‌ها برای UX نباشد. ولی عمیق‌تر که بنگریم، می‌فهمیم که وجود یا عدم وجود هر یک از این موارد، UX و تجربیات کاربری را می‌سازد.

ویژگی اول؛ سودمند باشد

محصولی که در قالب تجربه کاربری ارائه میدهید باید دقیقاً نیاز مخاطب را رفع کند. باید بدانید اگر خلاء مورد نظر مخاطب پر نشود، در نتیجه انگیزه‌ای برای استفاده از محصول یا خدمات شما نخواهد داشت.

 

ویژگی دوم؛ قابل استفاده باشد

سیستمی که محصول یا خدمت در آن ارائه میشود باید تا حد امکان برای استفاده ساده و آسان باشد. سادگی و درک راحت کاربر از محصول را باید سرمشق کار خود قرار دهید.

 

ویژگی سوم؛ برای کاربر مطلوب باشد

محصول یا خدمت شما باید از نظر زیبایی‌شناختی جذاب باشد و در عین حال به آسانی قابل تفسیر باشد. طراحی را تا حد امکان مینیمال و هدفمند انجام دهید.

 

ویژگی چهارم؛ قابل جستجو باشد

در این قسمت کاربر باید بتواند محصول یا خدمات شما راحت پیدا کند. این یکی خیلی واضح است؛ اگر شما دنبال چیزی بگیردید ولی پیدا نکنید، از آن صرف نظر می‌کنید و می‌روید سراغ گزینه‌های بعدی! بنابراین اطلاعاتی که در معرض دید مخاطب قرار می‌دهید باید به چشم بیاید و در عین حال مرور آن ها آسان باشد. اگر کاربر مشکلی داشته باشد، باید بتواند خیلی سریع راه‌حل آن را در صفحه شما پیدا کند.

 

ویژگی پنجم؛ دسترسی پذیر باشد

دسترسی‌پذیری در تجربه کاربری محصول یا خدمت یعنی طراحی طوری باشد که برای همه افراد با هر توانایی قابل استفاده باشد. حتی افراد توانیاب که اختلال شنوایی، بینایی، حرکتی یا اختلال در یادگیری دارند. به شخصه توجه به این مورد را کمتر دیده‌ام، شاید به این دلیل است که شرکت‌ها فکر می‌کنند که با این کار منابع مالی خود را هدر می‌دهند چون افراد ناتوان بخش کوچکی از جامعه هستند. اما به هر حال آن‌ها هم بخشی از مخاطبان شما هستند و با در نظر گرفتن این موضوع هم به نوعی مسئولیت اجتماعی خود را ادا کرده‌اید. و مهم‌تر از همه اینکه وقتی در طراحی خود، افراد با توانایی کمتر را هم در نظر می‌گیرید، برای افراد دیگر هم استفاده‌اش آسانتر می‌شود.

 

ویژگی ششم؛ قابل اعتماد باشد

رندال تری می‌گوید: «اگر یکبار مرا گول بزنی، شرم بر تو. اگر برای بار دوم مرا گول بزنی، شرم بر من».

 

این جمله دقیقاً مفهوم قابل اعتماد بودن را برایتان روشن می‌کند. اگر کاربر بار اولی که از محصول یا خدمات شما استفاده کرد، به شما بی اعتماد شد، شانس دوباره به شما نمیدهد که باز تجربه بدی که داشته تکرار شود. چون برای مشتری گزینه‌هایی زیادی وجود دارد که جایگزین شما کند.

 

پس توجه به این مورد هم تا حد زیادی مهم است. هر مخاطبی انتظار دارد در مواجهه با محصول یا خدمات شما تجربهای قابل اطمینان و سرشار از اعتماد را درک کند و خلاصه اینکه در طراحی تجربه کاربری باید بتوانیم اعتماد کاربر را برای استفادههای بعدی از محصولمان جلب کنیم.

 

طراحی تجربه را از کجا شروع کنیم؟

طراحی تجربه کاربری برای هر محصول یا خدمت داستان منحصر به فرد خود را دارد. تا حدی که گاهی ممکن است دو محصول مشابه با توجه به نوع مخاطبشان طراحی تجربه کاربری متفاوتی را داشته باشند. با وجود تمام این تفاوتها، میتوان چهار مرحله مشترک زیر را در طراحی تجربه کاربری برای تمامی محصولات یا خدمات در نظر گرفت.

 

1. پژوهش

متیو ویکمن (Matthew Wakeman) در کتاب تکنیک‌های عملی تحقیقات UX برای طراحی محصول بهتر، می‌گوید:

 

اگر من فقط یکساعت برای حل یک مشکل زمان داشته باشم، دوسوم از آن را اختصاص می‌دهم به فهمیدن و توضیح این‌که دقیقاً مشکل چیست.

 

با توجه به این جمله، مهم‌ترین کار این است که شما نیاز دارید بفهمید، که چه چیزی را باید حل کنید؟ چه چیزی را باید بهتر کنید؟ کاربر با چه چیزهایی، اثر بهتری از محصول شما در ذهنش می‌ماند؟

 

خب پس دو موضوع را در این قسمت در نظر بگیرید:

 

تحقیق راجع به کاربران کلید حل مشکل است

 

باید بدانید مشتریان شما چه کسانی هستند؟ چه علایقی دارند؟ نیازهایشان چیست؟ چالش‌هایی که با محصول شما دارند چیست؟

 

برای این کار می‌توانید نظرسنجی کنید یا اگر بخش ارتباط با مشتری دارید، از آن‌ها کمک بگیرید. این گروه همیشه پای درد و دل مشتری‌ها نشسته اند و اطلاعات زیادی دارند. اصلاً چرا راه دور برویم؛ کامنت‌هایی که افراد در شبکه‌های اجتماعی شما می‌گذارند را که حتما دیده‌اید. همین کامنت‌ها پر هستند از تجربه‌هایی که کاربران بیان ‌میکنند. مطمئن باشید، ایده‌های زیادی از دل آن‌ها بیرون می‌آید.

مثلاً یکی می‌گوید، چرا پست محصولات شما قیمت ندارد؟ این یعنی کاربر از اینکه هی بیاید و قیمت بپرسد حس خوبی ندارد. یا شاید اصلاً حس کند، قیمت‌ها خیلی بالا هستند که اعلام نشده‌اند (اعتمادش کمرنگ می‌شود). این‌ها می‌شود تجربه‌های بد کاربری. خلاصه که شما چندین راه مختلف پیش پایتان است تا بتوانید خواستهها، نیازها و رفتار مخاطب خود را بفهمید.

 

توجه به اهداف و چشم‌انداز کسب‌وکار فراموش نشود

 

یکی دیگر از نکات این است که اهداف کسب‌و‌کار و چشم اندازهایش را به دقت کنکاش میکنیم تا بهتر بدانیم مخاطب یا مشتری قرار است چه تصویر یا تجربه‌ای از برند را به دست بیاورد. این مرحله از طراحی تجربه کاربری شباهت زیاد به پروژههای تحقیقات بازاریابی دارد و بیشتر برای محصولات جدید استفاده می‌شود.

 

2. تحلیل اطلاعات

در این مرحله ما با تمرکز بیشتری روی مخاطب هدف، تلاش میکنیم، دادههایی را که از طریق پژوهشهای قبلی به دست آوردیم، تحلیل کنیم. تحلیل این اطلاعات، به ما کمک می‌کند که رفتار کاربر و چالشهای پیش روی او را در مواجهه با محصولات یا خدمات خودمان را بفهمیم و به قول معروف، پرسونای کاملی از مخاطب ایجاد کنیم.

 

خب در نهایت از چالش‌ها و نیازهای مخاطب، به ضعف‌هایی از محصول که تجربه خوبی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند، می‌رسیم.

 

3- طراحی کانسپت (مفهوم اولیه)

خب حالا پس از اینکه اطلاعات خوبی را به دست آوردیم، دست به خلق و طراحی ایده‌های جدیدی میزنیم. البته ایده‌هایمان باید، هم منطبق با رفتار و علایق مخاطبها و هم اهداف و چشم اندازهای سازمان ما باشد. این فرآیند تا آنجا که بتوانیم به ساده‌ترین و بهترین طراحی و راه حل برسیم ادامه پیدا میکند.

 

این مرحله شبیه نقشه یک ساختمان است که تمام کاری که باید انجام شود، در آن مشخص است و منتظر اسکلت بندی و نمای ظاهری (UI) است.

 

4. طراحی نهایی

پس از اینکه نسخه مفهومی یا همان پروتوتایپ ما تکمیل شد، آن را برای تبدیل شدن به یک سرویس جدید به دست طراحان میسپاریم. اگر فرض کنیم محصول ما قرار است یک صفحه وب باشد، در این مرحله گرافیست باید تصمیمی که ما در مورد تجربه کاربری خودمان گرفتهایم را با استفاده از رنگ، تصویر و پرداخت جزئیات، به آن چیزی که مد نظر است، تبدیل کند. پس از اتمام طراحی اولیه، بسته را تقدیم بخش کدنویسی میکنیم تا فرآیند استقرار طرح را انجام دهند.

 

 

 

ایجاد یک تجربه کاربری خوب با یک مثال

دیجی‌کالا هم از سایت‌های داخلی است که در تمام قسمت‌های سایتش، طراحی UX خوبی دارد. از رنگ و طبقه‌بندی و ترتیب پیشنهاداتش گرفته تا اطلاعات کاملی که در اختیار مخاطب قرار می‌دهد، برای تجربه و تاثیر بر کاربر فکر و برنامه‌ریزی شده است. هر چند گاهی انتظار طولانی در تحویل دادن کالاهایش آدم را زجرکش می‌کند، ولی خوبی‌هایش هم را باید بگوییم.یکی از چیزهایی که در دیجی‌کالا در تجربه کاربری موثر است، جستجوی آسان محصولات است. دسته‌بندی و زیر‌دسته‌های کالاها در صفحه اصلی باعث می‌شود که کاربر مستقیم و سریع، نیاز خود را پیدا کند.

از اینجا به بعد با طراحی تجربه کاربری چه کنیم؟

حتماً تا الان متوجه شده‌اید که تجربه کاربری چیست؟ چطور باید آن را طراحی کرد؟ اینکه از اینجا به بعد با تجربه کاربری را باید چه کار کنید بر میگردد به جایگاه شما! آیا شما صاحب کسب و کار هستید و میخواهید برای کاربرتان تجربه کاربری خارق العادهای فراهم کنید!؟ آیا مخاطب یک محصول یا خدمت هستید و میخواهید تجربهی سروکار داشتنتان با آن را نقد کنید!؟ یا اینکه قصد دارید متخصص طراحی تجربه کاربری باشید!

 

پس با سرنخهای خوبی که با خواندن این مقاله برای کاربرد تجربه کاربری به دست آوردید، دست به کار شوید! چون همان‌طور که گفتیم، یک به دست آوردن یا ایجاد تجربه کاربری خوب نیازمند شناخت انحصاری یک محصول و مخاطبهای آن است در نتیجه علاوه بر مطالعه تئوری، تمرین و تجربه جدی میطلبد!

 

تفاوت تجربه کاربری با رابط کاربری چیست؟

اگر تا اینجا با مفهوم تجربه کاربری آشنا شدهاید، ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که تجربه کاربری چه تفاوتی با رابط کاربری دارد!؟

 

واقعیت این است که وقتی بحث تجربه کاربری می‌شود، UI هم ناخودآگاه وارد ماجرا می‌شود؛ چون UI و UX هم در تعریف و هم در اجرا همپوشانیهای زیادی با یکدیگر دارند اما خب در عین حال نمیتوان این دو را یک مقوله مشترک در نظر گرفت.

 

تجربه کاربری تعامل و تجربه کاربر با آن چیزی است که ما با طراحی فضای بصری به عنوان رابط کاربری پیش روی او گذاشتهایم. این یعنی UX و UI به شدت به هم وابسته هستند و شاید بخش زیادی از تجربه کاربری مربوط به کار کردن با رابط کاربری طراحی شده برای محصول یا خدمت شما باشد.

 

برای مثال، شلوغ بودن منوهای سایت مشکل طراحی رابط کاربری است ولی باعث ایجاد یک تجربه کاربری ناخوشایند برای کاربر می‌شود. پس موقع طراحی UI باید حسابی حواستان به UX ها هم باشد. اصلاً خودتان را بگذارید جای مشتری و ببینید اگر جای او بودید چه فکر و احساسی نسبت به محصول خود، طراحی و فرآیند کارش داشتید.

 

برخی از اهالی فن، نقل قول جالبی به کار می برند:

 

«رابط کاربری (UI) بدون بهره‌گیری از تجربه کاربری (UX) مانند این است که یک نقاش بدون اینکه در ذهن خود طرحی داشته باشد، رنگ را روی بوم بپاشد. از سوی دیگر، طراحی تجربه کاربری بدون توجه به رابط کاربری مانند استفاده از قاب یک اثر هنریست، بدون آنکه طرح مناسبی را بتوان در آن جای داد.»

 

بنابراین، بهترین تجربه استفاده از خدمات یا محصول زمانی حاصل می‌شود که یک رابط کاربری جذاب با ملاحظات مربوط به تجربه کاربری پیش روی مخاطب قرار بگیرد. (تفاوت UX و UI را به طور دقیق‌تر، کامل‌تر و با جزئیات در این مقاله بخوانید.)

 

اگر سوال یا نظری در مورد این مطلب یا مطالب دیگر بلاگ ما دارید حتما به ما هم بگویید!

 

منبع:

 

https://aigitali.com/what-is-ux/

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۹:۲۱
احسان رئیسی

منظور از روانشناسی رنگ ها چیست؟
رنگ ها روی احساسات ما انسانها تأثیر مستقیم دارند. چشم ما بعد از مشاهده رنگ ها، با ناحیه‌ای در مغز به نام “هیپوتالاموس” ارتباط برقرار می‌کند. این بخش از مغز سیگنال‌هایی را به غده‌های “هیپوفیز” و بعد از آن “تیروئید” ارسال می‌کنند. در نهایت ارسال این سیگنال‌ها، باعث ترشح هورمون‌هایی می‌شود، که روی احساسات‌ ما تأثیر می‌گذارند. بنابراین، هر رنگ می‌تواند یک حس خاص را در ما ایجاد کند.

روانشناسی رنگ ها علمی است که چگونگی تأثیر رنگ ها روی رفتار انسان را بررسی می‌کند. روانشناسی رنگها در کسب و کارهای مختلفی از جمله آشپزی، معماری، باغبانی و مخصوصا در صنعت بسته بندی استفاده می‌شود. در این مقاله می‌خواهیم نقش روانشناسی رنگها در طراحی سایت را بررسی کنیم.

در مقالۀ دیگری با عنوان «با روانشناسی مشتری به قلب و ذهن او نفود کنید» دربارۀ تاثیر روانشناسی مشتری در افزایش فروش صحبت کرده‌ایم که آن هم مقالۀ جذاب و مفیدی برای شماست.

منظور از روانشناسی رنگ در طراحی سایت، استفاده از رنگ‌های مناسب در قسمت‌های مختلف، ترکیب رنگ صحیح، انتخاب درست غلظت رنگ و… در سایت؛ بطوری که بتوان علاوه بر افزایش حس رضایت در مخاطب، کلیک، فروش و نرخ تبدیل را هم بالا برد.

روانشناسی رنگها در طراحی سایت چه اهمیتی دارد؟
به تازگی یک تحقیق در سایت‌های خارجی برای بررسی ارزش رنگ ها انجام شده، طبق این تحقیق؛ فقط تغییر و تصحیح استفاده از رنگ ها در یک سایت توانست تا 24 درصد نرخ تبدیل را افزایش دهد. به قول جرمی اسمیت (مشاور نرخ تبدیل): «از رنگ های مناسب استفاده کنید تا برنده شوید!»

شاید برای شما هم جالب باشد که فروشگاه‌های اینترنتی بزرگی مثل آمازون و دیجی کالا، دائما در حال بهینه سازی نحوه استفاده از رنگ ها در سایت، برای تأثیرگذاری بیشتر بر ذهن مشتری هستند.

مثلا شاید خودتان هم با مراجعه به این سایت‌ها متوجه شده باشید، که دکمه “افزودن به سبد خرید” با رنگ غلیظ‌تری نسبت به دفعه قبل نمایش داده می‌شود یا آیکون “تماس با ما” تغییر رنگ داده شده است. حتی ممکن است ببینید رنگ تمامی بخش‌های یک صفحه محصول نسبت به بازدید دفعه قبل‌‌تان تغییر کرده است. تمامی این تغییرات برای ایجاد هماهنگی بیشتر با روانشناسی رنگها و جهت رسیدن به UI (تجربه کاربری) و نرخ تبدیل بیشتر در سایت است.

نکات روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت
به‌طور کلی برای بهره بردن از تأثیر مثبت روانشناسی رنگها، باید آن‌ها را در:

• در جای درست
• در زمان درست
• برای مخاطبان درست
• و با هدفی درست
استفاده کنید.

قبل از استفاده از هر رنگ در طراحی سایت‌تان، مخصوصا سایت فروشگاهی باید 2 نکته زیر را بدانید و طبق آن تصمیم گیری کنید.

1. استفاده از رنگ‌ها بر اساس مخاطب هدفتان
اولین نکته‌ای که قبل از شروع طراحی سایت و انتخاب رنگ باید به آن توجه کنید، مخاطب عمده سایت است! اینکه از چه رنگ هایی در سایت استفاده کنید، بر اساس مخاطبان و ویژگی‌های آنها انتخاب می‌شود. مثلا اگر قصد راه‌اندازی یک فروشگاه اینترنتی برای کودکان را دارید، انتخاب رنگ های تیره و غمگین، حتی در بهترین حالت و ترکیب هم کار اشتباهی است. در واقع برای انتخاب رنگ؛ به سن، رفتار، شخصیت، علایق و مخصوصا جنسیت مخاطبان توجه کنید.

جالب اینجاست که انتخاب رنگ بر اساس جنسیت مخاطب هدفتان متفاوت است. در ادامه قصد داریم بیشتر دربارۀ آن صحبت کنیم. البته قبل از آن، بد نیست نگاهی به اینفوگرافی زیر (در سایت convert) بیندازید:
روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت برای خانم‌ها
اگر مخاطب محصولات، خدمات و حتی مقالات سایت شما، خانم‌ها هستند، باید روانشناسی رنگ ها را با دقت زیادی به کار ببرید و مطمئن شوید که رنگ های انتخابی، همان‌هایی هستند که آنها را به اهداف شما نزدیک می‌کنند.

در یکی از نظرسنجی‌های اخیر (با توجه به مقاله نیل پتل)، از خانم‌ها در مورد علاقه‌شان به رنگ های مختلف، معلوم شد که:

• 34 درصد از خانم‌ها به رنگ آبی
• 23 درصد آنها بنفش
• و 14 درصد به رنگ سبز راعلاقه داشتند!

در ادامه این نظرسنجی مشخص شد که:

• رنگ نارنجی با 33 درصد
• رنگ قهوه‌ای با 33 درصد
• و رنگ خاکستری با 17 درصد

غیر جذاب ترین رنگ ها برای خانم‌ها هستند. در نهایت، طبق نتایج این تحقیق معروف و همینطور تجربه‌های دیگر، پیشنهاد می‌کنیم برای طراحی سایت‌هایی با مخاطبانِ هدف خانم، تا جایی که امکان دارد از رنگ های نارنجی، قهوه‌ای و خاکستری استفاده نکنید. جالب این است که بر خلاف تصور، رنگ صورتی در لیست رنگ‌های مورد علاقه اکثریت خانم‌ها دیده نمی‌شود؛ در حالیکه بعضی از سایت‌های داخلی در زمینه آرایشی بهداشتی عمدتا به رنگ صورتی هستند.
در مقابل در بعضی از سایت‌ها، رنگها به‌درستی استفاده شده است.
اگر قصد دارید سایتی طراحی کنید که مشتریان آن را بیشتر آقایان تشکیل می‌دهند، مثل سایت‌های ابزارآلات و صنعتی بهتر است از رنگ های مورد علاقه آنها استفاده کنید. طبق همان نظرسنجی که در بالا به نتایج‌اش برای خانم‌ها اشاره کردیم:

آقایان به رنگ های:

• آبی
• سبز
• و سیاه
علاقه مندند. همینطور آنها علاقه کمی به رنگ های:

• بنفش
• نارنجی
• و حتی قهوه ای
دارند. در نهایت برای اینکه یک بار دیگر رنگ های مورد علاقه آقایان و خانم‌ها و همینطور رنگ های غیر جذاب برای آنها را مرور کنیم، بهتر است نگاهی به این تصویر بیندازید:

2. انتخاب رنگ با توجه به محصول‌ یا خدمت‌تان
حتی اگر مخاطب هدفمان هم کاملا مشخص باشد، باز نمی‌توانیم بگوییم، استفاده از چه رنگی بهتر است. چون به همان اندازه، نوع محصولتان هم، تعیین کننده رنگ سایت‌تان است. مثلا اینکه خیلی فرق می‌کند، سایت فروش محصولات آرایشی/بهداشتی داشته باشید، قطعات صنعتی ارائه دهید یا اینکه محصولات غذایی بفروشید.

شاید برای قطعات صنعتی رنگ آبی گزینه مناسبی باشد و برای محصولات غذایی، رنگ سبز تاثیر بهتری داشته باشد. یا اینکه اگر محصولی لاکچری دارید، رنگ مشکی و طلایی، ماهیت محصول شما را به‌خوبی انتقال می‌دهد.

هارمونی رنگ ها در طراحی سایت
تا اینجا، دید خوبی نسبت به روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت، به‌دست آورده‌اید. در ادامه قصد داریم به صورت تخصصی به بررسی بعضی از رنگ‌ها در طراحی سایت بپردازم:

روانشناسی رنگ سفید!
در بیشتر مقالاتی که در مورد روانشناسی رنگ در طراحی سایت نوشته شده، خبری از اشاره به رنگ سفید نیست. اما سفید رنگی است که به هیچ عنوان نمی‌شود از اهمیت بالای آن در افزایش زیبایی، آنهم در فضای وب غافل شد. باید بدانید که استفاده گسترده از رنگ سفید، یکی از ویژگی‌های طراحی قدرتمند است.

به عنوان نمونه استفاده از این رنگ، بهتر است نگاهی به بزرگترین و مهم‌ترین سایت جهان، گوگل داشته باشیم. از صفحه جستجو تا تمامی صفحات ابزار‌های گوگل، از رنگ سفید به خوبی استفاده شده. طراحان سایت آیجیتالی هم سعی کرده‌اند با به وجود آوردن فضای سفید کافی، زیبایی سایت را در کنار رنگ‌ های شاد دیگر حفظ کنند.

روانشناسی رنگ آبی
در بخش بالا دیدید که رنگ آبی، هم از رنگ های مورد علاقه خانم‌ها بود و هم آقایان. این محبوبیت، دست ما را برای استفاده از آن در طراحی سایت‌های مختلف باز می‌گذارد. آبی، رنگ اعتماد، نظم، آرامش و وفاداری است.

یک نمونۀ معروف آن شبکه اجتماعی فیسبوک است؛ که به عنوان ارزش‌های اصلی خود، به اعتماد و شفافیت اشاره می‌کند. به نظر شما انتخاب این رنگ و این ارزش‌ها در کنار یکدیگر، اتفاقی است؟
شرکت بزرگ دیگری که برای رنگ سازمانی سایت خود، از آبی استفاده کرده، شرکت PAYPAL (درگاه پرداخت) است. بازهم به نظرتان وجود رنگ آبی در سایت شرکتی که نیاز به اعتماد شدید مردم دارد، اتفاقی است؟

یک نکته: به دلیل اینکه رنگ آبی در ذهن بسیاری از انسان‌ها مرتبط به “مواد سمی” ثبت شده، برخی از منابع معروف توصیه می‌کنند، که برای فروش مواد غذایی و خوراکی از این رنگ استفاده نکنید. حتی بعضی از رژیم‌های غذایی برای ایجاد حس بی میلی به خوراکی‌ها، از رنگ آبی استفاده می‌کنند!

روانشناسی رنگ زرد
چراغ سر چهار راه، تابلوهای راهنمایی و رانندگی، نوارهای پلاستیکی هشدار دهنده و… تمامی چیزهایی هستند که ما را یاد اخطار و هشدار می‌اندازند. اما جالب است که، استفاده به‌جا از رنگ زرد در صفحات سایت، چنین حسی را به مخاطب القا نمی‌کند.
اتفاقا برعکس معناهایی که در ذهن ما برای این رنگ ثبت شده، استفاده از آن در طراحی سایت جلوۀ زیبایی به سایت می‌دهد. پیامی که این رنگ می‌دهد معمولا صمیمت و جذابیت است. به‌علاوه اینکه معمولا تجربه‌هایی که با این رنگ داشته‌ایم در خاطرمان می‌ماند. به عنوان یک نمونه، می‌توانید سایت ایرانی “ایرانسل” و سایت معروف “مک دونالد” را مشاهده کنید.
یک نکته: جرمی اسمیت، در قسمتی از مقاله خود در مورد روانشناسی رنگ ها در طراحی سایت می‌گوید: «رنگ زرد می‌تواند باعث فعال شدن اضطراب در ذهن شود.» در نهایت هم پیشنهاد می‌کند که به جای استفاده از آن به عنوان یک رنگ سازمانی، قسمت‌هایی از سایت خود مثل دکمه تماس با ما (برای ایجاد حالت اضطراب و برقراری تماس) را با رنگ زرد نشان دهید.

رنگ سبز در طراحی سایت
رنگ سبز نماد طبیعت است. نتایج بعضی از تحقیقات در مورد رنگ ها نشان می‌دهد که رنگ سبز حتی می‌تواند باعث افزایش خلاقیت شود.

انتخاب رنگ سبز، برای سایت‌هایی پیشنهاد می‌شود که خدمات و محصولات آنها با محیط زیست و دیگر موارد مرتبط، رابطه داشته باشد: مثلا سایت فروش محصولات گیاهی اورگانیک.

یک نکته: به پیشنهاد طراحان سایت، رنگ سبز یک گزینه مناسب برای دکمه‌های اقدام به عمل (call to action) است. همین موضوع باعث شده که بیشتر دکمه‌های “افزودن به سبد خرید” را با رنگ سبز در فروشگاه‌های بزرگ ببینیم.

روانشناسی رنگ نارنجی
رنگ نارنجی، احساس عجله و اضطراب را به مخاطب القاء کند. به‌همین دلیل استفاده از رنگ نارنجی برای دکمه‌ “پیشنهاد ویژه” یا مثلا آخرین مهلت خرید، پیشنهاد خوبی است.

بعضی از روانشناسان می‌گویند، که این رنگِ پرتقالی می‌تواند به افزایش تحرک بدنی، اعتماد به نفس و رقابت کمک کند. به همین دلیل، بیشتر سایت‌های بزرگ ورزشیِ خارجی در سایت‌شان از رنگ نارنجی استفاده می‌کنند.

روانشناسی رنگ قرمز
رنگ قرمز معمولا پیام اهمیت و هشدار برای خطر را انتقال می‌دهد. از این رنگ در بخش‌هایی از سایت استفاده کنید که می‌خواهید کاربر توجه خاصی به آن داشته باشد. اگر سایت محصولات غذایی یا رستوران دارید، استفاده از رنگ قرمز در طراحی سایت، گزینۀ خوبی است؛ چون رنگ قرمز باعث سرعت در غذا خوردن می‌شود.

روانشناسی رنگ مشکی در طراحی سایت
بر خلاف اینکه بیشتر افراد تصور می‌کنند رنگ سیاه باعث افسردگی و نگرانی می‌شود، این رنگ می‌تواند در طراحی سایت باعث به وجود آوردن حس تفاوت و خاص بودن، تجملات و زرق و برق شود. استفاده از رنگ مشکی بیشتر برای سایت‌هایی توصیه می‌شود که بخواهند محصولات لاکچری و گران‌قیمتی را بفروشند.

دو نمونه از معروف‌ترین برندهای محبوبی که محصولات گران‌قیمتی دارند از رنگ مشکی در سایت‌شان استفاده کرده‌اند، کمپانی”لامبورگینی” و “لوئیز ویتون” است.
خب حالا می‌دانید، هر رنگ چه پیامی را منتقل می‌کند. اما این را یادتان باشد که قرار نیست در طراحی سایت‌تان تنها از یک رنگ استفاده کنید؛ بلکه باید بتوانید:

ترکیب مناسبی از رنگ‌ها ایجاد کنید
و از رنگ در جای مناسبی از سایت استفاده کنید.

ابزارهای ترکیب رنگ در طراحی سایت
خوشبختانه، در کنار اطلاعاتی که خودتان دربارۀ استفاده از رنگ‌ها دارید، ابزارهایی مخصوص این کار هم وجود دارد. ازجمله سایت Materialpallete است که با انتخاب دو رنگی که مدنظرتان است، بقیه رنگ‌های مکمل و مناسب آن را در اختیارتان قرار می‌دهد.

همچنین سایت sessions.edu ابزاری است که در حرفه‌ای‌ترین شکل ممکن، به شما می‌گوید که کدام رنگ را با کدام رنگ ها ترکیب کنید، تا چرخه رنگی را بهم نزنید و زیبایی سایت را از بین نبرید.

سخن پایانی
با همۀ اطلاعاتی که الان دربارۀ رنگ‌ها و تاثیرات آن روی مخاطب می‌دانید، قبل از تصمیم‌گیری، به این 3 مورد توجه کنید:

• رنگی که انتخاب می‌کنید، با برند و هویت آن هماهنگ باشد.
• رنگی که انتخاب می‌کنید، می‌خواهید چه چیزی را انعکاس دهد؟
• نتیجه رنگ‌هایی که انتخاب کرده‌اید را روی سایت تست کنید.
با همۀ این اطلاعاتی که الان به‌دست آورده‌اید، تا حدی می‌توانید، رنگ‌های مناسبی را برای سایت‌تان انتخاب کنید. اگر هم هنوز ایده‌ای ندارید، طراحی سایت خود را به تیم آیجیتالی بسپارید. آیجیتالی با بیش از 80 نمونه طراحی سایت وردپرسی انجام داده که روی ترکیب رنگ آن‌ها فکر شده است. حتی اگر از آن‌ها هم خوشتان نیاید، باز امکان تغییر رنگ آن وجود دارد.

منبع:

https://aigitali.com/psychology-colors-web-design/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۹:۱۷
احسان رئیسی

روانشناسی رنگ چیست؟

شاخه ای که هدف آن نشان دادن تاثیر رنگ ها در تصمیم گیری های روزانه است.

 

رنگ‌ها می‌توانند بر احساس مشتری در هنگام نگاه کردن به هویت بصری یک برند تأثیرگذار باشد و باعث شود در بین گروه بزرگی از برندها به یادماندنی باشد.

 

چه طراح باشید و چه صاحب یک کسب‌وکار، دانستن معانی رنگ و نمادها مفید است تا بتوانید بهتر تصمیم بگیرید. اگر رنگی را به معنای “آرامش” برای لوگوی تجاری یک کسب‌وکار با موضوع ورزش‌های سخت و شدید انتخاب کنید، ممکن است پیام اشتباهی را به مخاطب خودالقا کنید.

 

چگونه از روانشناسی رنگ ‌ها در تبلیغات و بازاریابی استفاده کنیم؟

مغز ما از رنگ‌ها برای شناسایی ویژگی‌های محصولات و برندهای تولید کننده محصولات استفاده می‌کند. به همین دلیل است که رنگ زرد فسفری برای کامپیوتر مناسب ولی برای کاپ‌کیک تهوع‌آور است. به طور خلاصه می‌توان گفت که این تصورات ذهنی همان روان‌شناسی رنگ‌ها در کار است. در این‌جا راهنمایی کاملی راجع به نحوه استفاده از رنگ‌ها در تبلیغات و بازاریابی ارائه شده است.

 

ارتباطاتی که مغزهای ما با رنگ‌های خاصی برقرار می‌کند راه‌حل مناسبی برای ایجاد ارتباط میان بازاریابی مواد مختلف و مخاطبان هدف آن‌هاست. اگر به دقت رنگ‌های مورد استفاده در تبلیغات صنعت خود را بررسی کنید متوجه خواهید شد که رنگ‌های یکسانی به طور مکرر ظاهر می‌شوند. این مشاهده اتفاقی و این رنگ‌ها مورد علاقه رقیبان شما نیست! مطابق روانشناسی رنگ این رنگ‌ها موجب ارتباط نیازها و انتظارات مخاطبان شما با برند صنعتتان می‌شود.

 

انتخاب رنگ ایده‌آل برای بازاریابی و تبلیغات تا حدودی بر اساس زیبایی شناسی، آزمودن و علمی است. البته تأثیر این سه مورد بیشتر از آن چیزی است که متوجه شوید. روانشناسی رنگ‌ ها در بازاریابی آن‌چیزی است که به بررسی آن خواهیم پرداخت تا به شما برای بهتر و موثرتر رساندن پیامتان کمک کنیم.

 

چرا روانشناسی رنگ مهم است؟

هر رنگی احساسات خاصی را در انسان بر می انگیزد. اگر از رنگ ها با استراتژی و آگاهانه استفاده کنید. می توانید در مخاطبانتان احساس خاصی را نسبت به برند خود برانگیزید.

 

چرا روانشناسی رنگ‌ ها در بازاریابی و تبلیغات مهم هستند؟

رنگ‌ها به زبانی سخن می‌گویند که قابل تکرار نیست. به این معنا که به کمک احساسات با ما ارتباط برقرار می‌کنند و به همین دلیل تأثیر بیشتری در ترغیب دارند.

 

رنگ محصول ما را متقاعد می‌کند که جنس فعلی تازه‌تر از جنس مشابه با رنگ دیگری است. انتخاب رنگ می‌تواند بر احساس مؤثر بودن دارو (حتی در حد دلخوش کردن و بی اثر بودن) نیز اثر بگذارد. تولیدکنندگان دارو برای تأثیر بیشتر قرص‌های خواب‌آور از رنگ‌های آبی و محرک‌های زرد و قرمز استفاده می‌کنند زیرا این مصرف کنندگان متأثر از تأثیر این رنگ‌ها هستند.

 

با این‌که ممکن است جادو به نظر برسد ولی اطلاعاتی برای حمایت از این مطالب وجود دارد. ۸۵ درصد از مصرف کنندگان رنگ را به عنوان اولین دلیل انتخاب یک محصول برای خرید عنوان کرده‌اند. علاوه بر این، تا ۹۰ درصد از تصمیمات راجع به محصولات تنها بر اساس رنگ محصولات است. به گفته محققان روان‌شناسی رنگ، ۴۲ درصد از مصرف کننده‌ها بر اساس رنگ و طراحی وبسایت، ایده خود را نسبت به آن شکل می‌دهند و رنگ آن‌ها بیش از هر عامل دیگری بر نظرشان تاثیرگذار است. در ۵۲ درصد مواقع انتخاب رنگ ضعیف و سایر موارد طراحی دارای جذابیت کمتر به کاربران این پیام را می‌دهد که هرگز برنگردید.

 

روانشناسی رنگ ‌ها چگونه با خریداران در ارتباط است؟

اهمیت رنگ‌ها در بازاریابی و تبلیغات واضح است اما چالش اصلی مربوط به روان‌شناسی رنگ‌ هایی است که به شما کمک کند با خریداران صحبت کنید. ممکن است اصول اولیه روان‌شناسی رنگ‌ مانند قرمز=شور و شوق و سفید=پاکیزگی را بدانید، اما این آگاهی تنها آغاز راه پیچیده‌ای است که تأثیر رنگ بر نحوه تفکر و احساس خریدار نسبت به یک محصول را نشان می‌دهد.

یک مثال

 

برای مثال محققان ارتباطاتی بین رنگ‌های خاصی مانند قرمز، آبی سلطنتی، مشکی و نارنجی را با رفتارها شناسایی کرده‌اند که به سادگی بر انگیزه خریداران تأثیر می‌گذارد. انتخاب رنگ کسانی که به دنبال شکار مشتریان هستند، کله غازی و آبی سیر است. برخی از رنگ‌های کمرنگ مانند صورتی، آبی آسمانی و سایر رنگ‌های روشن احساسات زیادی را برمی‌انگیزد و احساس ارتباط با خریداران لباس‌های سنتی را به فرد منتقل می‌کند. به همین ترتیب می‌توان گفت که مطابق روانشناسی رنگ ، قهوه‌ای انتخاب خوبی برای بسته‌بندی نیست زیرا این حس را منتقل می‌کند که به سبزیجات و میوه‌های پوسیده و ترشیده فکر کنیم.

 

هر رنگ برای کار خاصی مناسب است

روان‌شناسی رنگ‌ ها تنها به معنای برانگیختن احساسات نیست. این روان‌شناسی راجع به استفاده از رنگ‌ها برای محصولات و برندها با هدف برآورده کردن انتظارات مصرف‌کننده‌هاست. تمام رنگ‌هایی که برای یک محصول خاص یا نوعی از خدمات غیر مناسب هستند مانند لوگوی زرد روشن و نارنجی برای بانک یا قهوه‌ای یا طوسی برای محصولات بهداشتی زنانه را تصور کنید. این رنگ‌ها از نظر ما انتخاب اشتباهی هستند زیرا مطابق انتظاراتمان نیستند.

 

انتظارات ما از رنگ‌ها تا حدی زیادی ریشه بیولوژیکی دارد. قرمز، رنگ محبوبی برای برندهای مواد غذایی است زیرا میوه‌های قرمز روشن رسیده و آماده خوردن هستند و گوشت تازه برش خورده نیز به این رنگ است. طبیعت به ما آموخته است که معنای برخی از رنگ­های خاص چیست و بهترین روش انتخاب رنگ در طراحی­، توجه به طبیعت است. افراد تصمیم­های خرید خود را بر اساس آنچه از دیدن رنگ­ها حس می­کنند، نهایی می­سازند.

 

تأثیر روانشناسی رنگ­ ها بر درک ما از دنیا همیشه واضح و حتی همیشه عقلانی نیست. ارتباط ما با رنگ­ها حتی می­تواند تأثیر زیادی از پیش­زمینه­ی فرهنگی، پیشینه­ی فردی و علایق شخصی ما بگیرد. اما می­توانیم بر اساس علم روان­شناسی رنگ­ها تعمیم کلی دهیم. این تعمیم را با تحقیق مخاطبان ترکیب کنید تا بینش عمیق­تری نسبت به ترجیحات یک مصرف‌کننده‌ی خاص به دست آورید.

 

تأثیر روانشناسی رنگ ­ها بر بازاریابی و تبلیغات چیست؟

رنگ‌ها بر خریداران تأثیر می­گذارند و هر رنگ فهرستی خاصی از ویژگی­ها را دارد که می­توانید از آن برای انواع بازاریابی مثل بازاریابی محتوا، چیدن استراتژی محتوا و تبلیغ محصولات خود بهره بگیرید. در این­ بخش روانشناسی رنگ­ ها را مورد به مورد بررسی می­کنیم تا بهترین گزینه با توجه به شرایط خود و اهداف بازاریابی و تبلیغات خود را انتخاب کنید.

 

آبی

معمولاً آبی به عنوان یک رنگ مردانه شناخته می­شود ولی این تمام چیزی نیست که راجع به آبی احساس می­شود. برخی دیگر از معنی‌های روانشناسی رنگ آبی عبارتند از:

 

آرامش

آسایش

طراوت

پایداری

مسئولیت پذیری

صلح

استراحت

ناراحتی

آبی رنگ محبوبی برای بانک­هاست زیرا حس قدرت و ثبات را منتقل کرده و برای انتظار مشتریان راجع به حفاظت از پولشان ارزش قائل است. استودیوی یوگا از رنگ آبی در تابلوهای خود استفاده می­کند تا حس آسایش را به بازدیدکنندگان منتقل کند. یک برند حفاظتی مانند کلاه و عینک ایمنی از آبی برای بیان اعتماد خریداران به برند برای حفاظت از آن­ها بهره می‌­گیرد.

 

سبز

سبز رنگ سردی برای برندهای آرام، بالغ و حرفه­ای است. در واقع این رنگ به عنوان کاهش‌دهنده‌ی فشار خون و ضربان قلب شناخته ‌شده است.. برخی دیگر از معنی‌های روانشناسی رنگ سبز عبارتند از:

 

امور مالی

محیط زیست

سلامت

خوش شانسی

رشد

ثروت

توازن

تعادل

تسکین

بازسازی

سبز به بسیاری از مردم علامت بازیافت را یادآوری می­کند که آن را بهترین انتخاب برای برندهایی می­کند که قصد دارند خود را دوستدار محیط زیست یا ارگانیک معرفی کنند. این رنگ انتخاب خوبی برای چشمه‌های آب گرم و مرکزهای درمانی است زیرا بر تسکین و تجدید روحیه­ی مشتریان تاکید دارد.

 

بنفش

بنفش، رنگ افسانه­ای، مرموز و احساسی است. رنگی است که در طبیعت فراوان نیست. برخی دیگر از معنی‌های روانشناسی رنگ بنفش عبارتند از:

 

خانواده­ سلطنتی

لوکس بودن

فتنه­ گری

شعبده بازی

رمز و راز

افتخار نظامی

ثروت

خیال پردازی

معنویت

این معانی بر اساس تجارت شما می­توانند تغییر کنند.

 

یک موسسه­ی برنامه­ریزی مالی را در نظر بگیرید که به طور ویژه در ارتباط با آسیب دیدگان جنگی و خانواده­هایشان است تا شرایطی اقتصادی آن­ها را مدیریت کند. بروشور بنفش ثروت و تجمل را همراه با قلب بنفش به ذهن خوانندگان می­ آورد.

 

قرمز

قرمز رنگی جذاب، پر جنب و جوش و گرم است که معمولاً معانی زیر را تداعی می­کند:

 

شور و اشتیاق

انرژی زیاد

عشق

گرمی

آتش

جنگ

خشم

خطر

اعتماد به نفس

یک سرویس دوست­یابی که قرار با افراد ناشناخته را تنظیم می­کند می­تواند از رنگ قرمز در صفحه­ی وب­گاه خود استفاده کند تا بر خدمات جذاب، وسوسه انگیز و مختص افراد جسور تاکید کند. مشخص شده است که قرمز سوخت و ساز و فشار خون بینندگان را افزایش می­دهد که انتخاب مناسبی برای رستوران­دارها به نظر می­رسد زیرا اشتهای مشتریان را افزایش می­‌دهد.

نارنجی

نارنجی رنگی صمیمی و شاد است که چند صفت مشترک مانند گرمی و انرژی زیاد با قرمز دارد. سایر معانی که رنگ نارنجی تداعی می‌­کند عبارتند از:

 

جوانی

توان مالی

سرزندگی

صمیمیت

شوخ طبعی

تغییرات فصلی (خصوصاً تابستان به پاییز)

نارنجی رنگی است که می­توانید برای ترامپولین کودک خود از آن استفاده کنید زیرا آن­ها را پر جنب و جوش و پرانرژی می­کند. این رنگ انتخاب فوق­العاده­ای برای برندهای زیبایی است نشان­گر مفید بودن محصولات برند برای همه­ افراد است.

 

زرد

مشتریانی که با زرد در ارتباط هستند احساس خوش­بینی و استطاعت مالی دارند. این رنگ مزیت روشن و چشمگیر بودن را دارد. برخی از معانی تداعی­گر این رنگ عبارتند از:

 

انرژی

شادی

خطر

جوانی

بازیگوشی

شادی

گرمی

توجه کنید که این معانی مانند سایر رنگ­ها نیست و حسی مشابه آن­ها را منتقل نمی­‌کند.

 

خطراتی مانند آتش و جنگ که با زرد و در ترکیب با قرمز نشان داده شوند از همان ابتدا جنبه­ی منفی دارند. اما گاهی اوقات این تداعی معنی دقیقاً همان چیزی است که برندهایی مانند ابزارهای قدرت می­‌خواهند تا اعلام کنند که «با احتیاط حمل شود».

 

صورتی

صورتی رنگ کنایه آمیزی است. نزدیک این رنگ نشوید: نسبت به رنگ آبی که برای پسرهاست، صورتی اختصاصیت بیشتری برای دختران دارد و تنها در موارد خاصی آقایان مجاز به استفاده از آن هستند. این رنگ بیشتر پیوند با جنسیت دارد اما برخی از معانی رنگ صورتی در دنیای تبلیغات و بازاریابی را برای شما شرح خواهیم داد. صورتی می­‌تواند نشان­گر موارد زیر باشد:

 

سرگرمی

دخترانه بودن

شادکامی

شیرینی

ظرافت

عشق

آرامش

صورتی رنگ محبوبی برای شیرینی فروشی­ هاست زیرا رنگ شیرین و گرمی مانند تمام شیرینی­هایی است که می‌فروشند. این رنگ مخصوص برندهای زنانه­ای مانند ارائه دهندگان حفاظت شخصی است که از صورتی پررنگ در تبلیغات خود استفاده می­کنند تا نشان دهند که زنان می­توانند قدرتمند باشند و از خود محافظت کنند.

 

طوسی

طوسی نشان­گر حرفه­ای بودن و فعالیت است. ممکن است احساس خسته کننده بودن را نسبت به طوسی داشته باشید که در بسیاری از موارد این­گونه است. اما طوسی نمی­تواند نشان­گر خسته کننده بودن باشد. با استراتژی مناسب بازاریابی طوسی می­تواند نشان گر معانی زیر باشد:

 

خنثی

حرفه­ای بودن

کارآمد بودن

رسمی بودن

شرکت­ های بزرگ حقوقی

تمامی این موارد عواملی هستند که یک سرویس حقوقی می­خواهد بر آن­ها تاکید کند. طوسی می­تواند دوری برند شما از دودویی بودن را نشان دهد. به این معنا که قابل استفاده برای سایت­هایی مانند فروش لباس­های کودکانه است که خود را از دریای صورتی و آبی جدا کرده است.

 

سیاه

سیاه از نظر فنی به معنای نبود رنگ است اما به معنای قدرت نیز هست. در این­جا برخی از تداعی معانی مشکی آورده شده است:

 

لوکس بودن

عرفان

قدرت

تشریفات

ظرافت

تاریکی

رمز و راز

تمایلات جنسی

کنترل

اسرارآمیز بودن

مشکی تقریباً سرد و مدرن است اما اگر به درستی از آن استفاده نکنید ظاهر زشتی خواهد داشت. این رنگ برای برخی از برندها مانند سمپاش­ها، شمع­ها و سایر محصولات خوشبو کننده به شدت نامناسب است. مشکی به معنای قدرت است که انتخاب خوبی برای باشگاه­هایی است که اعضای خود را به چالش می‌­کشند.

 

سفید

سفید یک رنگ خالی است. تازه، جدید و نعنایی است که معانی زیر را تداعی می­‌کند:

 

پاکیزگی

خلوص

خالی بودن

سادگی

جوانی

افتخار

صلح

بی­حسی

سردی

سفید رنگ دیری است که معنی «منفی» را می­تواند به مثبت تبدیل کند. از آن­جا که سفید سردترین رنگ است برف و قطب شمال را برای ما یادآور می­شود. سفید رنگ مناسبی برای بستنی­ فروشی­هاست که بر رهایی از گرمای روز تاکید دارد.

 

قهوه‌­ای

قهوه­‌ای رنگی است که می­توانید به آن اعتماد کنید. قهوه‌­ای پشتیبان شماست و با گذشت سال­ها نیز همچنان برقرار است. UPS از این رنگ برای بسته بندی استفاده کرده است تا نشان دهد به شما قول می­دهد که بسته را به سلامت به مقصد برساند. قهوه­‌ای در تبلیغات و بازاریابی به این معناست:

 

قابل اعتماد بودن

قدیمی بودن

خاکی بودن

مردانه بودن

طبیعی

قابل اعتماد

گرم

قهوه‌­ای احساس کثیف بودن دارد که آن را به انتخاب نامناسبی برای هتل­‌ها تبدیل می­کند. اما برای یک مغازه­ عرضه کننده­ وسایل باغبانی یا مارک مالچ چطور؟

 

معانی رنگ­ها در روانشناسی رنگ با فرهنگ چگونه تغییر می­کند؟

هروقت که به دنبال انتخاب یک طرح رنگی هستید پیشینه­ی فرهنگی مخاطبانتان را در نظر داشته باشید. بسیاری از رنگ­ها ارتباط خاصی با فرهنگ­ها دارند که در سایر فرهنگ­ها معنی متفاوتی دارد. بعضی رنگ­ها حتی ارتباط با مذهب دارند.

 

برای مثال زرد در ژاپن با شجاعت در ارتباط است اما در بخش­هایی از آمریکای جنوبی نشان­گر ترسو بودن است. در بسیاری از فرهنگ­های آمریکای لاتین رنگی است که نشان­گر عزاداری و مرگ است. در چین زرد نشان­گر مفاهیم مبتذل است. در آلمان با حسادت به جای سبز، زرد رنگ می­شوید. در خاورمیانه سبز امپراطوری و مقدس است (بنفش مختص سلطنت در اروپاست) که معمولاً افراد حاکم آن را می‌­پوشند.

 

هرجا که به دنبال بازاریابی و تبلیغات محصولات خود بودید راجع به مخاطبان هدف خود تحقیق کنید. رنگی که مطابق با فرهنگ مخاطبان شما نباشد پیش از رسیدن به بازار موجب افول برندتان خواهد شد.

بهترین رنگ برای ایجاد کال تو اکشن

در روانشناسی رنگ ، قرمز بهترین رنگ برای دعوت به عمل است زیرا به معنای انجام کارها در حال است. البته الزاماً اینطور نیست. اگرچه قرمز رنگی فوق­العاده­‌ای برای کال تو اکشن است (CTA) و به خوبی توسط بسیاری از شرکت­ها مورد استفاده قرار گرفته است، اما تنها انتخاب و بهترین انتخاب شما نیست.

 

در بعضی موارد خریدار پس از جستجو به این نتیجه رسیده است که محصول شما بهترین انتخاب است، در این مورد سبز رنگ خوبی است که او را دعوت به اقدام کنید و به او به جای انتقال حس «همین حالا بخر» اعلام کنید که «مشاوره­ خود را رزرو کنید» یا «بیشتر صحبت کنیم».

 

سایر قوانین ساده­‌ی کال تو اکشن عبارتند از:

 

رنگ دعوت به اقدام شما باید به سادگی قابل تشخیص باشد اما چشمگیر نباشد. باید طراحی سایت را تکمیل کند و به گونه­ای در تضاد با سایر رنگ­ها باشد که نیازی به جستجوی آن نباشد.

 

گزینه­‌های دعوت به اقدام باید بزرگ، واضح و ساده باشند و متمایز از پس زمینه­ سایت انتخاب شوند.

 

اگر قصد انتقال پیام «همین حالا بخر» را دارید از رنگ­های گرم استفاده کنید. روان­شناسی رنگ ­ها نشان می­دهد که قرمز و سبز و ترکیبی از نارنجی متمایل به زرد بهترین انتخاب­ها هستند. قرمز بر فوریت تاکید دارد، سبز آرامش بخش و هدایت­گر مودبانه‌­ی تصمیم‌­هاست، و زرد آتشی احساس گرما و شادی دارد. با این کار به خریدار حس آنی شادی و رضایت از خرید را منتقل می­‌کنید.

 

چگونه رنگ استراتژی بازاریابی خود را ارزیابی کنیم؟

روان­شناسی رنگ روش خوبی برای طراحی آگاهانه­ی تبلیغات است اما امتحان کردن انتخاب شما تنها را اطمینان از انتخاب صحیح است.

 

به این منظور چند بار باید شرایط را امتحان کنید. ترکیب رنگ­ها و استفاده­ی منفرد از آن­ها را بیازمایید تا تعیین کنید کدام حالت بیشترین تأثیر را دارد. زمانی که رنگ نهایی خود را انتخاب کردید (رنگی که هیچ ارتباط منفی با تجارت شما نداشته باشد و در تضاد با هویت آن نباشد) باید به «مسابقه­‌ی براکت» برود.

 

مسابقه‌ براکت روش دیگری برای بیان «تست جداگانه» است که یکی از رنگ­ها را نسبت به رنگ دیگر می­سنجید تا تأثیر مثبت آن بر مشتری را ببینید. برای پیشگیری از بهم ریختن نتایج یکسان بودن استراتژی در کل فرآیند تست را حتماً در نظر داشته باشید.

 

پس از آزمایش به راحتی رنگ برگزیده را در سایت استفاده کنید و آن را در سایت پیاده‌­سازی کنید.

 

رنگ­‌ها پیام بازاریابی را تقویت می­‌کنند

 

امیدوارم درک بهتری از روان­شناسی رنگ ­ها داشته باشید تا آن­ها را برای بازاریابی و تبلیغات استفاده کنید. با تفکر بیشتر راجع به رنگ­ها انتخاب بهتری را برای انتقال مفهوم برند خود به مشتریان خواهید داشت.

 

انتخاب رنگ از لحاظ استراتژیک فراتر از آن چیزی است که به نظر شما می‌رسد. در پایان افرادی هستند که می­اندیشند سبز زیتونی و فوجیایی رنگی بهشتی است. شاید این­گونه باشد!

 

روانشناسی رنگ در تبلیغات و برندسازی بسیار مهم است. رنگ‌ها اولین تاثیر و مهمترین تاثیر را روی مخاطبان دارند زیرا روی ضمیر ناخودآگاه آنها اثر می‌گذارند. اگر می‌خواهید تبلیغات با بازدهی بالاتری داشته باشید یا برند خود را بهتر در ذهن مخاطبان ثبت کنید باید با توجه به کسب و کارتان از بهترین رنگ‌ها استفاده کنید.

البته برای هر کمپین باید به مخاطبان خود توجه کنید و بر اساس پرسونا تدوین شده رنگ‌های مناسب را انتخاب کنید. زیرا ممکن است در هر کمپین بازاریابی مخاطبان شما از لحاظ ویژگی‌ها و … متفاوت باشند.

 

سوالات متداول درباره روانشناسی رنگ ها

روانشناسی رنگ چیست؟

روانشناسی رنگ یکی از زیر شاخه‌های علم روانشناسی است. هدف در این شاخه از علم نشان دادن تاثیر رنگ‌ها بر زندگی روزمره انسان‌ها و انتخاب آنهاست. زیرا رنگ‌ها قدرت زیادی دارند و در بسیاری زمینه‌های زندگی انسان تاثیر بسیار زیادی می‌گذارند.

 

آیا روانشناسی رنگ‌ها در زندگی اثر دارد؟

هر رنگ انرژی و فرکانس خاص خود را دارد و تاثیر خاص خود را در بیننده می‌گذارد. امروزه روانشناسی رنگ در زندگی انسان‌ها از شخصیت شناسی تا برندینگ تاثیر زیادی دارد. رنگ‌ها می‌توانند در سلامت بدن ما، انرژی و حس روانی ما و حتی انتخاب‌های ما تاثیرگذار باشند.

 

چرا روانشناسی رنگ‌ ها در بازاریابی و تبلیغات مهم هستند؟

رنگ‌ها می‌توانند باعث شوند محصولی بهتر از محصولی دیگر به نظر آید. برای مثال رنگ باعث می‌شود محصولی تازه‌تر، دارویی موثرتر، نوشیدنی خنک‌تر و … به نظر آید. به همین دلیل برندها برای فروش بیشتر و ماندگار شدن در ذهن مشتری به روانشناسی رنگ در تبلیغات توجه بسیاری دارند.

 

کدام رنگ آرامش دهنده است؟

آبی، سبز، سفید، زرد و رنگ‌های ملایم دیگر همگی آرامش دهنده هستند. استفاده از این رنگ‌ها در دکوراسیون داخلی بخصوص برای دیوارها مناسب است. اما در تبلیغات و برندسازی قواعد و قوانین استفاده از رنگ‌ها متفاوت است.

 

منبع:

 

https://aigitali.com/psychology-of-colors-in-branding/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۹:۱۴
احسان رئیسی

لینک سازی یا همان لینک بیلدینگ را می‌توان یکی از پربحث‌ترین موضوعات در سئو دانست و نظرات بسیاری مختلفی در مورد تاثیر بک لینک بر سئو و استراتژی اجرای آن وجود دارد. در این مقاله آیجیتالی در 3 ویدئو به شما آموزش می دهد؛ که چگونه می‌توانیم از گوگل بک لینک فالو دریافت کنیم.

 

لینک سازی یا کسب بک لینک؛ فرآیند دریافت لینک از سایر سایت‌های اینترنتی برای سایت خودمان است. منظور ما از لینک متن به صورت انکر تکست یا تصاویری هستند که با کلیک بر روی آنها کاربر به صفحه دیگری در اینترنت منتقل می‌شود. ربات‌های گوگل زمان بررسی یک صفحه لینک های موجود در آن را نیز بررسی کرده و به این صفحات لینک شده مراجعه می‌کنند. به همین شکل مسیر حرکتی ربات گوگل در اینترنت شکل می‌گیرد.

حال هر چقدر ما از سایت با اعتبارتر یا به اصطلاح برندتر و شناخته شده بتوانیم لینک بگیریم، توانسته ایم برای سایت خودمان اعتبار و قدرت بیشتر به ارمغان بیاوریم. یکی از آن همه وب سایت که می‌توانیم با آن باعث افزایش دامین اتوریتی، پیج اتوریتی و کسب اعتبار ارزنده شویم، گوگل است. در ادامه در 3 ویدئو به صورت عملی آموزش داده‌ایم که چگونه می‌توانیم از وب سایت گوگل لینک فالو دریافت کنیم. علاوه بر آن از راه‌های دیگری هم می‌توانیم از گوگل لینک بگیریم

آموزش رایگان گرفتن بک لینک فالو از گوگل سایت قدیم

گرفتن بک لینک فالو از گوگل سایت جدید

گرفتن لینک فالو از مجموعه وب سایت های گوگل

 

دریافت بک لینک از گوگل ساپورت از طریق درج سوال و جواب

 اگر موردی می شناسید که می توانیم با آن بک لینک فالو از گوگل بگیریم، ممنون میشم معرفی کنید 🙂

برای دیدن ویدئو ها می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید...

 

https://aigitali.com/follow-google-backlink/

 

 

منبع:

 

 

https://aigitali.com/follow-google-backlink/

 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۹:۱۲
احسان رئیسی

1. ویدیو مارکتینگ با موبایل کاملا مرسوم شده است

استفاده از ویدیوهای موبایلی در استوری‌های فیس‌بوک، اینستاگرام و یوتیوب بسیار محبوب شده‌ و به ابزاری مهم برای جلب توجه مخاطب سردرگم تبدیل شده است. با این‌وجود همچنان ویدیوهایی در استوری‌های اینستاگرام می‌بینیم که 50 درصد تصویر را پر می‌کنند و جمله‌ای با خط کج و معوج زیرشان نوشته شده است.

 

دلیل این اتفاق چیست؟ متاسفانه ویدیو مارکتینگ با موبایل فورا محبوب‌ نشد، زیرا در ابتدا تکنولوژی لازم برای ویرایش و تبدیل یک ویدیوی معمولی به ویدیوی موبایلی درجه‌یک در دسترس همه نبود.

 

پس اگر قبلا می‌خواستید از ویدیوی محصول خود با یک پس‌زمینه زیبا یک ویدیوی عمودی درآورید، مجبور بودید یک ادیتور ویدیو استخدام کنید یا حتی صحنه موردنظرتان را دوباره فیلم‌برداری کنید. در آن زمان موانع زیادی در تولید ویدیوها وجود داشت.

 

اما حالا این روند تغییر کرده است، زیرا هر روز اپ‌های جدیدی برای ویرایش ویدیو به بازار می‌آیند. ظهور پلتفرم‌هایی مثل Lumen5 و Biteable به برندها امکان می‌دهد که به‌سرعت ویدیوهای موبایلی خیره‌کننده‌ای بسازند. همچنین ابزارهای ویرایش حرفه‌ای مثل Premiere Pro نیز گزینه‌ای جدید به‌نام Auto Reframe یا چارچوب‌بندی خودکار اضافه کرده‌‌اند که به کمک آن می‌توانید ابعاد ویدیوها را به‌دلخواه تغییر دهید.

 

واضح است که ویدیوهای جدید از اندازه معمول فراتر رفته‌اند، بسیار بزرگتر و باکیفیت‌تر شده‌اند و تماشای آن‌ها برای کاربران مطلوب‌تر است.

 

همچنین یادتان باشد که زیرنویس‌ها جزیی اساسی در تولید ویدیوهای موبایلی متقاعدکننده هستند، زیرا کاربران 80 درصد ویدیوهای موبایلی را بی‌صدا تماشا می‌کنند. برای نوشتن زیرنویس در ویدیوها می‌توانید از نرم‌افزار Rev استفاده کنید.

 

2. در ویدیو مارکتینگ، ویدیوهای اطلاعات‌محور از همه محبوب‌تر هستند

همه دوست دارند بر اساس اطلاعات موثق بازاریابی کنند؛‌ اما فقط تعداد کمی از عهده این کار برمی‌آیند. دلیلش این است که تصمیم‌گیری بر پایه اطلاعات دشوار است و معمولا اطلاعات کافی و بدون سانسور و تعصب در دسترس نیست.

 

با این حال، بازاریابان از اهمیت اطلاعات و نقش آن در تولید ویدیوهای دیجیتال کاملا آگاهند.

 

مهم‌ترین دلیل آن‌ها برای کسب این آگاهی و تغییر روش، رقابت شدید است. حالا تعداد کسب‌وکارها و تبلیغ‌گرها از همیشه بیشتر است و به همین دلیل دسترسی به تعداد مشخصی از مخاطبان بسیار گران‌تر شده است. تنها راه شاخص شدن و کاهش هزینه‌ها، تولید ویدیوهای اطلاعات‌محور و بازاریابی با آن‌ها است.

 

مثلا بعضی تبلیغ‌کنندگان به اطلاعات جمعیت‌شناختی توجه می‌کنند و کمپین‌های تبلیغی خود را بر اساس آن طراحی و بهینه‌سازی می‌کنند. تولید ویدیوهای اختصاصی بر اساس گروه سنی، محل سکونت، مرحله عمر و غیره روش خوبی است.

 

آیا متوجه شده‌اید که بازدید از ویدیوهای‌تان در ثانیه دهم کاهش می‌یابد و در ثانیه سی‌ام خیلی کمتر می‌شود؟

 

شاید لازم نباشد که همه منابع خود را به تولید یک ویدیوی 5 دقیقه‌ای اختصاص دهید، بلکه به محتوایی نیاز دارید که کمتر از 30 ثانیه باشد یا به تدوین‌گری که چند ویدیوی 15 ثانیه‌ای از ویدیوی 5 دقیقه‌ای‌تان درآورد.

ویدیوهای اطلاعات‌محور بر پایه اطلاعاتی خاص و منسجم تهیه می‌شوند و این اطلاعات می‌توانند در تعیین جلوه‌‌های تصویری ویدیو، تبلیغات گنجانده‌شده در آن و نوع ارائه ویدیو به شما کمک کنند.

 

استفاده از تست‌های دوگزینه‌ای (AB Testing) برای تعیین محتوای ویدیو به‌خصوص ویدیوی تبلیغاتی اطلاعات بیشتری را در اختیارتان می‌گذارد و متوجه می‌شوید که مخاطب به کدام محتوا واکنش مثبت‌تری نشان می‌دهد.

 

مثلا، می‌توانید دو شروع متفاوت برای یک ویدیوی واحد (که یکی سوالی را مطرح می‌کند و دیگری آماری ارائه می‌دهد) را به نظرسنجی بگذارید و ببینید کدام واکنش بهتری از مخاطبان می‌گیرد. بعد از امتحان گزینه‌های مختلف، نظر دقیق‌تری برای تولید ویدیوهای آینده پیدا می‌کنید که مطابق با ترجیحات مخاطبان باشد.

 

در مجموع، کسب و تحلیل اطلاعات به شما کمک می‌کند تا تبلیغ‌های شخصی‌تر و جذاب‌تری تهیه کنید و در ویدیو مارکتینگ موفق‌تر شوید.

 

3. تولید ویدیو ساده‌تر شده است

تا همین چند سال پیش، تولید ویدیوهای دیجیتال به سرمایه‌گذاری کلانی نیاز داشت. باید یک دوربین عالی می‌خریدید و مبلغ زیادی را صرف خرید پرژکتور، نرم‌افزارهای گران ویرایش ویدیو و میکروفون‌های گران‌قیمت برای کاهش صداهای مزاحم می‌کردید.

 

در دو سال گذشته و با ظهور نرم‌افزارها و ابزار متنوع آنلاین که امکان تولید ویدیو را برای اکثر افراد فراهم کرده است، همه این روندها تغییر کرده است.

 

حتی پلتفرم‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، تیک‌تاک و اسنپ‌چت با معرفی انواع ابزار تولید ویدیو، سرمایه‌گذاری کلانی روی تولید ویدیو کرده‌اند.

 

حالا ابزارهای مختلفی از جمله Canva در اختیار دارید که به شما امکان می‌دهد در کنار تولید محتوای خلاقانه، ویدیوهای باکیفیتی هم برای نیازهای بازاریابی‌ بسازید.

 

تولید سریع‌تر ویدیو مزایای مهمی برای تیم بازاریابی دارد:

 

بازاریابی سریع‌تر

هزینه‌های کمت

کیفیت مشابه یا برتر نسبت به ویدیوهای قبلی

استفاده آزادانه از ایده‌های خلاق

ارتقای تجربه تبلیغاتی شرکت

ویدیو مارکتینگ هیچ‌گاه تا این حد در دسترس همگان نبوده است و همین باعث شده که خیلی از شرکت‌های دنیا به نیروگاه‌های بازاریابی محتوا تبدیل شوند. انواع ابزار در دسترس برای تعریف داستان‌های دنباله‌دار، انجام کارهای خلاقانه، ویرایش‌های سنگین و ساخت ویدیو بر اساس قالب، باعث رشد چشمگیر تولید ویدیو شده است.

 

4. لایوها یا پخش‌های زنده دوباره محبوب شده‌اند

در سال 2019، تعداد بازدیدکنندگان ویدیوهای آنلاین به 2.6 میلیارد نفر رسید که در مقایسه با 700 میلیون نفر سال 2016، رشد چشمگیری داشت. حالا که تماشای ویدیوهای آنلاین با چنین سرعتی در حال رشد است، انواع خاصی از محتوا ازجمله ویدیوهای زنده (لایو) خیلی محبوب شده‌اند.

 

لایوها چیز جدیدی نیستند و مدت‌ها وجود داشته‌اند، اما تولید آن‌ها در دو سال اخیر بسیار افزایش یافته و برندها به روش‌های مختلفی از آن‌‌ها استفاده کرده‌اند. جالب این که فرمت این ویدیوها هم دگرگون شده است، شکل ویژه‌ای به خود گرفته است، در دسترس همه برندها است و مزایای زیادی به ارمغان آورده است.

 

یک مثال خوب، شرکت Adobe است که در یوتیوب کانالی به نام Adobe Creative Cloud دارد.

 

Adobe رهبر بازار در تولید نرم‌افزارهای خلاقانه است و یکی از اصلی‌ترین ترفندهای آن‌ها برای تسلط بر بازار، برگزاری رویدادهای لایو است. در این رویدادها، کارشناسانِ Adobe درباره یک موضوع خاص به بینندگان توضیح می‌دهند و آن‌ها را با خود همراه می‌کنند، روندهای جدید را به آن‌ها نشان می‌دهند یا چالش‌های خلاقی مطرح می‌کنند تا مخاطبان را درگیر کنند.

 

نتیجه این کار چه بوده است؟

 

کانال این نرم‌افزار در یوتیوب 765 هزار عضو علاقه‌مند دارد و تعداد بازدید از این کانال و تعداد اعضای آن هر ماه به‌طرز چشمگیری افزایش می‌یابد.

 

اکنون، برندهای بیشتری از پلتفرم‌های جدید و مناسب مثل استوری‌ها یا لایوهای اینستاگرام، توییتر و فیس‌بوک استفاده می‌کنند و از آن‌ها برای ارتباط بیشتر با مخاطبان و ارائه نسخه واقعی و بی‌سانسور برندشان بهره می‌برند.

 

5. ویدیوهای اختصاصی درصد مشارکت مخاطبان را به‌شدت افزایش داده‌ است

با این‌که ترفندهای قدیمی زیادی برای جلب توجه مخاطبان وجود دارد، استفاده از ویدیوهای اختصاصی بهترین ترفند است. یک ویدیوی اختصاصی ویدیویی است که برای یک مخاطب خاص شخصی‌سازی شده و به شکل منحصربه‌فردی او را جذب می‌کند.

 

یکی از راه‌‌های تولید ویدیوهای اختصاصی، شخصی‌سازی آن برای یک مخاطب خاص است. مثلا اگر می‌خواهید واکنش هوشمندانه‌ای به یک توییت خاص داشته باشید، می‌توانید آن را در قالب یک ویدیو بیان کنید.

 

در سال‌های اخیر شاهد ظهور پلتفرم‌هایی برای تولید ویدیوهای اختصاصی بوده‌ایم.

 

با استفاده از تکنولوژی ساخت ویدیوهای اختصاصی، می‌توانید هر ویدیو را برای دریافت‌کننده‌اش و بر اساس ویژگی‌های منحصربه‌فرد او مثل اسم، شرکتی که با آن کار می‌کند، عکس پروفایل یا عنوان شغلی‌اش شخصی‌سازی کنید.

 

بهترین قسمت این کار چیست؟

 

لازم نیست هر بار یک ویدیوی اختصاصی برای هر شخص تولید کنید، بلکه می‌توانید بارها و بارها از یک ویدیوی واحد استفاده کنید. این ویدیوها چارچوب‌های مشخصی دارند و با اضافه کردن ویژگی‌های هر فرد به آن‌ها، یک ویدیوی اختصاصی و شخصی برای او تولید می‌کنید.

مزایای تولید یک ویدیوی اختصاصی عبارتند از:

 

مشارکت بیشتر مخاطب

نرخ‌ بیشتر باز کردن ایمیل‌ها

روابط و تماس قوی‌تر

نرخ کلیک بیشتر

Vidyard پلتفرم فوق‌العاده‌ای برای تهیه ویدیوهای اختصاصی است.

 

از آنجاکه نرخ استفاده از ویدیوهای آنلاین افزایش چشمگیری داشته است، باید استراتژی‌‌ خود را برای بازاریابی ویدیویی بهینه کنید. از روندهای بالا استفاده کرده و تقویمی برای خود درست کنید. ویدیوهایی که قرار است تولید کنید و ابزار لازم برای تولید آن‌ها را مشخص کنید.

 

نکات مهم در ویدیو مارکتینگ

ویدیو مارکتینگ با موبایل بسیار مرسوم شده است و تولید ویدیو بر پایه اطلاعات درست منجر به بهینه‌سازی خلاقانه و دور از تعصب می‌شود.

ظهور ابزار کاربردی، تولید ویدیوها را به کاری آسان تبدیل کرده و باعث پیدایش انواع کارآفرینان ویدیوساز شده است.

ویدیوهای زنده (لایوها) بسیار محبوب شده‌اند.

بازاریابی ویدیویی اختصاصی، کاربر را در مرکز توجه قرار می‌دهد و راه را برای گفتگوهای همدلانه و مشارکتی باز می‌کند.

 

 

منبع:

 

https://aigitali.com/top-video-marketing-trends/

 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۹:۰۵
احسان رئیسی

1. ویدیوهای توضیح محصولات

این ویدیوها روش کار محصول‌ را نشان می‌دهند. مثلا می‌توانید یک نرم‌افزار را معرفی کرده و روش استفاده و نصب آن را به تماشاگر یاد بدهید یا یک محصول فیزیکی را برایشان تست کنید.

 

2. ویدیوهای برند

ویدیوهای برند معمولا به‌عنوان بخشی از یک کمپین تبلیغاتی بزرگتر ساخته می‌شوند و رویا، ماموریت والا یا محصولات و خدمات عالی شرکت را نشان می‌دهند. هدف از تولید ویدیوهای برند ایجاد آگاهی درباره شرکت و جذب مخاطبان هدف‌ است.

 

3. ویدیوهای رویدادها

آیا کسب‌وکارتان میزبان یک همایش، میزگرد، گلریزان یا رویداد دیگری است؟ یک فیلم جذاب تهیه کنید یا مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های جالبی از این رویداد منتشر کنید.

 

4. ویدیوهای مصاحبه با کارشناسان

مصاحبه با کارشناسان شرکت یا رهبران فکری صنعت‌تان، روشی عالی برای ایجاد اعتماد و اطمینان در مخاطبان هدف است. اینفلوئنسرها و افراد اثرگذار در صنعت‌تان را (با دیدگاه موافق یا مخالف خودتان) پیدا کنید و مقابل چشم مخاطبان با آن‌ها گفتگو کنید.

 

5. ویدیوهای آموزشی یا توضیح راهکارها

می‌توانید از ویدیوهای آموزشی برای یاد دادن چیزی جدید به مخاطبان استفاده کنید یا دانش اصولی برای درک بهتر کسب‌وکار یا راهکارهایتان را در اختیارشان قرار دهید. همچنین تیم فروش یا تیم خدمات هم می‌تواند هنگام تعامل با مشتریان از این ویدیوها استفاده کند.

 

6. ویدیوهای توضیحی

این نوع ویدیو به مخاطب کمک می‌کند که دلیل نیازش به محصول یا خدمت شما را بهتر درک کند. اغلب ویدیوهای توضیحی یک داستان تخیلی درباره خریدار محصولات شرکت تعریف می‌کنند که با مشکل بزرگی دست‌ به گریبان است و پس از خرید محصول شما یا پیروی از راهکار ارائه‌شده، بر مشکلش غلبه می‌کند.

 

7. ویدیوهای انیمیشنی

ویدیوهای انیمیشنی بهترین نوع ویدیو برای بیان مفاهیم پیچیده و دشوار هستند که برای درک‌شان به عناصر تصویری قوی نیاز داریم. همچنین در توضیح محصولات یا خدمت انتزاعی هم کاربرد دارند.

 

8. ویدیوهای موارد خاص و تقدیرهای مشتریان از شما

مشتریان احتمالی می‌خواهند مطمئن شوند که محصول شما مشکل خاص‌شان را حل می‌کند. یکی از بهترین راه‌های اثبات این موضوع، تولید ویدیو درباره مشتریان راضی و وفادار است. این افراد بهترین وکیل‌مدافعان شما هستند. آن‌ها را مقابل دوربین بیاورید تا درباره چالش‌های خود و نقش شرکت‌تان در حل آن‌ها صحبت کنند.

 

9. ویدیوهای زنده (لایو)

ویدیوهای زنده نمای خاص و پشت‌پرده شرکت را به مخاطبان نشان می‌دهد. همچنین باعث روابط طولانی‌تر و نرخ مشارکت بیشتر مخاطبان می‌شود. بازدیدکنندگان برای تماشای ویدیوهای زنده 8 برابر بیشتر از ویدیوهای معمولی وقت می‌گذارند. مصاحبه‌ها، سخنرانی‌‌ها و رویدادهای زنده بازدید‌کنندگان را تشویق می‌کند که سوال‌های خود را در کامنت‌ها بپرسند.

 

10. ویدیوهای 360 درجه و واقعیت مجازی

در ویدیوهای 360 درجه، تماشاگر می‌تواند تصویر را بچرخاند و محتوای ویدیو را از همه جهات ببیند، انگار خودش وسط آن موقعیت ایستاده است. ویدیوهای 360 باعث می‌شود تماشاگر، مکان یا رویدادی را مانند واقعیت تجربه کند؛ مثلا در قطب جنوب بچرخد یا کوسه سرچکشی را از نزدیک ببیند. ویدیوهای واقعیت مجازی به تماشاگران امکان می‌دهد که شخصا تجربه‌شان را هدایت و کنترل کنند. این ویدیوها معمولا در ابزارهایی مثل Oculus Rift یا Google Cardboard بازدید‌کننده دارند.

 

11. ویدیوهای واقعیت افزوده

در این نوع ویدیوها، یک لایه دیجیتال به چیزی که در دنیای واقعی شاهدش هستید، اضافه می‌شود. برای مثال، می‌توانید دوربین گوشی‌تان را به‌سمت اتاق نشیمن خود بگردانید و با استفاده از واقعیت افزوده مبلی که می‌خواهید بخرید را در اتاق نشیمن قرار دهید و تناسبش را بررسی کنید. اپلکیشن آیکیا به‌نام IKEA Place app مثال خوبی از این نوع ویدیوها است.

 

12. ویدیوهای مربوط به پیام‌های اختصاصی

تولید ویدیو ابزاری خلاقانه برای ادامه دادن یک گفتگو یا پاسخ دادن به شخصی از طریق ایمیل یا پیام است. با استفاده از ابزارهای HubSpot Video و Loom جلسه مهمی که دارید یا پیشنهادات اختصاصی که می‌خواهید به کسی بدهید را ضبط کنید. این ویدیوها شرایطی لذت‌بخش و منحصربه‌فرد برای مشتریان ایجاد می‌کنند و آن‌ها را به خرید از شما تشویق می‌کنند.

 

 

منبع:

 

https://aigitali.com/12-types-of-videos-for-video-marketing/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۸:۵۹
احسان رئیسی

1. استفاده از ویدیو دیگر اختیاری نیست، اجباری است

اگر کسب‌وکارتان تاکنون از بازاریابی ویدیویی استفاده نمی‌کرده است، امسال باید از این گزینه استفاده کنید. محتوای متنی اصلا نمی‌تواند با قدرت ویدیو رقابت کند، به‌خصوص وقتی بحث فروش آنلاین محصولات و خدمات مطرح است.

 

در این دنیای دیوانه‌وار سیار، مردم بیش از هر زمان دیگری ویدیو تماشا می‌‌کنند. آن‌ها با گوشی‌های‌شان ویدیو می‌بینند، ویدیوها را به اشتراک می‌گذارند و مطالب بیشتری درباره برندها و محصولات و خدمات‌شان می‌آموزند. آمار شرکت تبلیغاتی ایمپکت‌بی‌ان‌دی نشان می‌دهد که:

 

70 درصد مصرف‌کنندگان، یک ویدیو از یک برند به اشتراک گذاشته‌اند.

52 درصد مصرف‌کنندگان ادعا می‌کنند که تماشای ویدیوهای مربوط به محصول اطمینان‌شان را افزایش می‌دهد و بر تصمیم خرید آنلاین‌شان اثر می‌گذارد.

72 درصد کسب‌وکارها باور دارند که محتوای ویدئویی نرخ تبدیل‌شان (تبدیل علاقمند به مشتری) را افزایش داده است.

بازاریابی ویدیویی بسیار جذاب است، به‌خصوص اگر زنده یا لایو باشد. ترکیب ویدیوهای لایو با بازاریابی اینفلوئنسری، روشی قدرتمند در دیجیتال مارکتینگ است. اگر نسل جدید اینفلوئنسرهای رسانه‌های اجتماعی یا افراد قدیمی‌تر مثل افراد معروف، ورزشکاران یا موسیقی‌دان‌ها با یک اینفلوئنسر لایو داشته باشند، مخاطبان زیادی به تماشای آن ویدیو ترغیب می‌شوند.

 

پلتفرم Twitch روزانه بیش از 15 میلیون کاربر فعال دارد و بیشتر آن‌ها گوش‌به‌زنگ هستند تا لایوهای اینفلوئنسرهای معروف را در این رسانه ببینند. مثلا نینجا که محبوب‌ترین اینفلوئنسر معرفی بازی‌های کامپیوتری است، اخیرا قراردادی انحصاری با شرکت میکسر (زیرمجموعه مایکروسافت) امضا کرده است تا ارزش و سود حاصل از ویدیوهای لایو در سال آینده را بررسی کند.

 

2. محتوای خوب همچنان مهم است (و حالا محل نشر محتوا از آن هم مهم‌تر است!)

در سال‌های اخیر بر تولید محتوای دقیق تاکید زیادی شده است و بازاریابی محتوا همچنان جزء مهمی از دیجیتال مارکتینگ است. کیفیت محتوا همیشه مهم است؛ اما شرکت‌های کنونی بیشتر بر محل نشر محتوا و هدف‌گیری مخاطب مناسب تاکید دارند. گوگل باعث درک عمیق‌تر و پیچیده‌تر از محتوای آنلاین شده است و بنابراین بازاریابان باید به‌دقت درباره بازار هدف‌شان فکر کنند و در 2020 برای گروه هدف‌شان محتوای تخصصی و ویژه تولید کنند.

 

بخش اعظم این موفقیت گوگل نتیجه به‌روز کردن ابزار bert (نرم‌افزار تحلیل زبان) در نوامبر 2019 است. این الگوریتم جدید به موتور جستجوی غول‌آسای گوگل کمک می‌کند که زبان معمول افراد در عبارات جستجو را بهتر بشناسد. نصیحت گوگل این است که به‌جای پیگیری روندهای جدید سئو، اطمینان حاصل کنید که سایت‌تان سریع است، لینک‌های مفید دارد و محتوای فاخری منتشر می‌کند.

 

خودتان را فریب ندهید: بازاریابی محتوای معمولی به هیچ جا نمی‌رسد. گوگل روزبه‌روز هوشمندتر می‌شود و محتوای عمیق، دقیق، به‌روز و سازگار با اهداف و نیازهای کاربران را در اولویت قرار می‌دهد. شرکت‌ها هنگام تولید محتوای جدید در 2020 باید این موضوع را مدنظر قرار دهند.

 

3. ایمیل‌ها اختصاصی‌تر می‌شود

ایمیل‌ها همچنان یکی از اصلی‌ترین کانال‌های برقراری ارتباط هستند و هنوز میلیاردها نفر برای اهداف شخصی، تجاری، صنعتی، قانونی، علمی و دانشگاهی‌ از آن‌ها استفاده می‌کنند. به‌ عبارت دیگر، ایمیل‌ها فعلا پابرجا هستند و بازاریابی ایمیلی همچنان مهم است.

 

با این وجود، بازاریابی ایمیلی متحول شده است و ارسال ایمیل‌‌های گروهی دیگر به‌اندازه گذشته موثر نیست. ترکیبی از خودکارسازی و شخصی‌سازی در بازاریابی ایمیلی اهمیت پیدا کرده است.

 

وقتی بتوانید بازاریابی ایمیلی خود را اختصاصی کنید؛ مثلا وقتی کاربر محصول خاصی را در اینترنت جستجو می‌کند، شما ایمیل مربوط به آن را برایش ارسال کنید و سپس قیمت ویژه یا نوع کاربری محصول را در ایمیلی اختصاصی اعلام کنید، بسیار موثر است. ایمیل اغلب بهترین راهکار برای تشویق مخاطب به اقدام و خرید است، به‌خصوص وقتی با تکنیک‌های بازاریابی مجدد همراه باشد.

بازاریابی ایمیلی یکی از هیجان‌انگیزترین روش‌های دیجیتال مارکتینگ در سال‌های اخیر است.

 

4. محتوای تعاملی رایج می‌شود

محتوای تعاملی هر چیزی است که مردم بتوانند روی آن کلیک کنند، swipe کنند (لینکش را بالا بکشند) و با آن تعامل آنلاین برقرار کنند. بر اساس آمار سایت Outgrow، حدود 93 درصد بازاریابان، محتوای تعاملی را در آموزش به خریدار موثر می‌دانند.

 

در سال 2020، شرکت‌‌های بیشتری از انواع محتوای تعاملی از جمله:

 

آزمون‌ها (کوئیزها) و نظرسنجی‌ها

تبلیغات واقعیت افزوده

ویدیوهای 360 درجه

استفاده خواهند کرد. این روش‌ها، تکنولوژی‌های مدرن بازاریابی ازجمله واقعیت افزوده و محتوای ویدیویی را ارتقا می‌دهند تا تجربه‌ای واقعی‌تر و جذاب‌تر برای مشتریان خلق کنند. امروزه، مصرف‌کنندگان از برندها انتظار دارند محتوایی خاطره‌انگیز و لذت‌بخش برایشان تولید کنند تا احساس صمیمت بیشتری با آن برند داشته باشند.

 

5. اینستاگرام محبوب جوانان می‌شود

با رشد سریع اینستاگرام، تعداد کاربران این رسانه از یک میلیارد نفر فراتر رفته است که موفقیت فوق‌العاده‌ای است. اینستاگرام از آن رسانه‌هایی است که رشد سریع و چشمگیری داشته و مهم‌‌تر این‌که اغلب کاربرانش جوانان، به‌خصوص جوانان زیر 30 سال هستند. فیس‌بوک بخش بزرگی از این گروه جمعیتی را از دست داده و به رسانه اجتماعی سالخوردگان معروف شده است.

 

یکی از مشکلات احتمالی که بازاریابان باید به آن توجه کنند این است که اینستاگرام اخیرا تصمیم گرفته گزینه لایک را از این رسانه حذف کند. بسیاری از اینفلوئنسرها اعتراض خود به این حرکت را اعلام کرده‌اند و به همین دلیل شرکت‌ها باید به عواقب این تصمیم توجه کنند. اگرچه شاید این تصمیم باعث بهبود کیفیت محتوا شود؛ اما شاید خیلی از کاربران از این پلتفرم خارج شوند و برای دیده شدن در رسانه دیگری تلاش کنند.

 

6. شاید فیس‌بوک از رده خارج شود

فیس‌بوک دیگر شاه رسانه‌های اجتماعی نیست. بر اساس آمار مجله فوربز، 41 درصد کاربران فیس‌بوک بالای 65 سال هستند. پس، واضح است که فیس‌بوک دارد مخاطبان جوان خود را از دست می‌دهد، زیرا جوانان تجربه‌های تصویری‌تر و تعاملی‌تر در اینستاگرام، اسنپ‌چت و تیک‌تاک را ترجیح می‌دهند.

 

پس از رسوایی فیس‌بوک به‌خاطر انتشار اطلاعات محرمانه کاربران در 2018، این رسانه اعتبارش را تا حد زیادی از دست داد و افراد زیادی ناامیدی و انزجار خود را از اخبار جعلی و مزاحمت‌های سایبری در فیس‌بوک اعلام کردند. این رسانه که روزگاری شاه رسانه‌ها بود و قدرت مطلق داشت، کم‌کم محبوبیت خود را نزد جوانان از دست می‌دهد و شاید نسل جدید هرگز از آن استفاده نکنند.

 

بازاریابان دیجیتال باید بازار هدف خود در آینده را به‌دقت مشخص کنند، زیرا شاید فیس‌بوک برای بعضی گروه‌ها اصلا مناسب نباشد، به‌خصوص که دیگر محبوبیتی نزد کاربران جوان ندارد. فیس‌بوک هنوز عظیم و قدرتمند است و خیلی از مردم آمریکا هنوز از آن استفاده می‌کنند؛ اما بازاریابان باید هوشیارتر باشند، مخاطبان هدف خود را مشخص کنند و مطمئن شوند که این مخاطبان همچنان از فیس‌بوک استفاده می‌کنند. در غیر این‌صورت، با استفاده از یک رسانه اجتماعی اشتباه، بودجه بازاریابی‌ را هدر می‌دهید.

 

7. Chatbotها بر خدمات مشتریان مسلط می‌شوند

چت‌بات‌ها نوعی نرم‌افزار هوش مصنوعی هستند که مانند یک دربان مجازی عمل می‌کنند، با کاربران تعامل می‌‌کنند و آن‌ها را در رسیدن به اهداف‌شان یاری می‌دهند. چت‌بات‌ها تعاملی طبیعی با انسان‌ها دارند و به‌خصوص این تعامل را از طریق چت‌های مکتوب برقرار می‌کنند؛ اما امکان تعامل شفاهی هم دارند. وقتی سیستم هوش مصنوعی در طول زمان اطلاعات جدیدی جمع‌آوری کرده و بینش جدیدی پیدا می‌کند، شرکت مطالب بیشتری درباره مشتریان می‌آموزد و می‌تواند خدمات بهتری به آن‌ها ارائه دهد.

 

در سال‌های 2018 و 2019، چت‌بات‌ها نقش مهمی در فیس‌بوک داشتند و ده‌ها هزار چت‌بات با وظایف مختلف در این پلتفرم وجود داشت. همه‌چیز از تهیه گزارش آب‌وهوا تا خودکارسازی فعالیت‌های پشتیبانی مشتریان را می‌توان به‌راحتی با نرم‌افزارهای پیچیده انجام داد. بات‌ها این امکان را برای کاربران فراهم می‌کنند تا تعامل اختصاصی و متمرکز با برندها داشته باشند و منابع محدود انسانی را کمتر مصرف کنند.

 

80 درصد کسب‌وکارها ادعا می‌کنند که می‌خواهند امسال از چت‌بات‌ها استفاده کنند. مزیت استفاده از چت‌بات‌ها:

 

خدمات 24 ساعته

پاسخ‌گویی فوری به سوال‌های مشتریان

بی‌نیازی به استراحت، رفتن به تعطیلات یا اضافه‌حقوق

دارند. تحقیق شرکت تیدیو در ژانویه 2020 نشان داد که 43 درصد مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند برای ارتباط با برند، به چت‌بات آنلاین آن پیام بدهند تا اینکه به مرکز خدمات مشتریانش زنگ بزنند. بنابراین، از آنجاکه کسب‌وکارها و مشتریان به استفاده بیشتر از چت‌بات‌ها علاقه دارند، استفاده از آن‌‌ها یکی از ترندهای اصلی دیجیتال مارکتینگ در 2020 است.

 

8. بازاریابی در اپلیکیشن‌های پیام‌رسان اوج می‌گیرد

اپلیکیشن‌های اجتماعی پیام‌رسان فقط برای تماس با دوستان و خانواده مفید نیستند. در سال‌های اخیر، کسب‌وکارهای همه صنایع علاقه زیادی به اَپ‌هایی مثل فیس‌بوک‌مسنجر و واتس‌اَپ پیدا کرده‌اند که اصلا تعجبی ندارد؛ زیرا این رسانه‌ها فرصت‌های فوق‌العاده‌ای در اختیارتان قرار می‌دهند:

3 میلیارد کاربر ماهانه در فیس‌بوک‌مسنجر فعال هستند و هر ماه بیش از 10 میلیارد پیام برای هم ارسال می‌کنند.

واتس‌اَپ 1.6 میلیارد کاربر فعال دارد که هر روز 55 میلیارد پیام برای هم ارسال می‌کنند.

با این‌که کانال‌های سنتی مثل ایمیل و رسانه‌های اجتماعی هنوز فاصله زیادی تا انقراض دارند؛ اما مردم در اَپ‌های پیام‌رسان فوری فعال‌تر هستند. در 5 تا 7 سال آینده، بازاریابی در شبکه‌های پیام‌رسان به اولین کانال بازاریابی در سراسر دنیا تبدیل می‌شود. بنابراین، برندها باید برای ارتباط با مشتریان از این پلتفرم‌ها استفاده کنند. بازاریابی از طریق فیس‌بوک‌مسنجر 8 تا 10 برابر جذاب‌تر از گذاشتن پست‌های معمولی در فیس‌بوک است.

 

اَپ‌های پیام‌رسان به شرکت‌ها امکان می‌دهد که با ارسال پیام‌های کوتاه و اختصاصی به گروه عظیمی از مخاطبان دسترسی پیدا کنند. اگر وب‌سایت شرکت فروشنده گزینه چت زنده داشته باشد، احتمالا 63 درصد مصرف‌کنندگان آنلاین دوباره به این وب‌سایت سر می‌زنند. پس شرکت‌ها باید این کانال ارتباطی را جدی بگیرند.

 

در سال‌های آینده، بیشتر شاهد بازاریابی در اَپ‌های پیام‌رسان خواهید بود و اغلب شرکت‌ها برای جذب کاربران از ویدیوها و محتوای تعاملی استفاده می‌کنند.

 

9. بازاریابی چندکاناله بسیار مهم می‌شود

بازاریابی چندکاناله به‌معنی بازاریابی کردن در چند پلتفرم از جمله ایمیل، اَپ‌ها، رسانه‌های اجتماعی و وب‌سایت است. کسب‌وکارها با پیروی از این رویکرد می‌توانند نقاط تماس دیجیتال بیشتری با مشتریان داشته باشند و تجربه بهتری برای کاربران رقم بزنند.

 

با انتشار پیام‌های ثابت و یکسان از برندتان در همه کانال‌ها، نتیجه بهتری می‌گیرید. شرکت ClickZ گزارش داده است که بازاریابی چندکاناله سه برابر بیشتر از بازاریابی تک‌کاناله باعث جذب مخاطبان می‌شود. وقتی برای بازاریابی از چند کانال استفاده کنید، درصد حفظ مشتریان، میانگین سود حاصل از سفارش‌ها و تکرار خرید به‌شدت افزایش می‌یابد.

 

با پیشرفت تکنولوژی هوش مصنوعی، شرکت‌ها می‌توانند درک بهتری از رفتار مشتریان پیدا کنند و اختصاصی‌ترین خدمات را به آن‌ها ارائه دهند. تمرکز بر بازاریابی چندکاناله تجربه مشتریان را بهبود می‌بخشد و باعث می‌شود باز هم سراغ شما بیایند.

 

10. تعامل صوتی و شفاهی همچنان رشد می‌کند

به لطف Siri، گوگل، الکسا و سایر ابزارهای هوشمند، تعامل شفاهی رشد چشمگیری داشته است. رشد این ابزار نشان می‌دهد که مردم حرف زدن را دوست دارند و آن را به هر نوع تعامل دیگری ترجیح می‌دهند. حالا ماشین‌ها با روش مطلوب مردم برای جستجو، خرید و کشف چیزهای تازه آشنا شده‌اند.

 

اما استفاده از این ابزار چالش‌های مختلفی هم دارد. تایپ یک جمله با جستجوی صوتی آن کاملا فرق دارد و در هر روش نتایج متفاوتی را می‌بینید. وقتی کسی مطلب موردنظرش را در موتور جستجو تایپ می‌کند، یک صفحه کامل از نتایج را می‌بیند؛ اما وقتی به‌صورت شفاهی چیزی را جستجو کنیم، موتور جستجو در بهترین حالت چند گزینه محدود به کاربر ارائه می‌دهد و شاید فقط یک نتیجه را برای کاربر نمایش ‌دهد.

 

هنگام تعیین استراتژی جستجوی صوتی فقط نباید به ارائه نتایج مرتبط اکتفا کنیم، بلکه باید تجربه‌ای منحصربه‌فرد و بهینه برای مشتری ایجاد کنیم که موجب برقراری ارتباط و وفاداری او به برند شود.

 

بازاریابانی که هدف‌شان جذب علاقمندان به جستجوی صوتی است، باید حرف‌شان را به زبان محاوره بنویسند و از کلیدواژگان مرسوم در صحبت روزانه استفاده کنند؛ نه از کلمات نوشتاری. با این روش به جایگاه مطلوب «پوزیشن زیرو» (اولین نتیجه در جستجوی گوگل) یا به اسنیپت‌های برتر گوگل می‌رسید.

 

یا سازگار ‌شوید یا عقب می‌مانید

همان‌طور که متوجه شدید، دنیای دیجیتال مارکتینگ به‌سرعت در حال پیشرفت است. تکنولوژی هوش مصنوعی، ویدیو، جستجوی صوتی و محتوای تعاملی از محبوب‌ترین روندهای بازاریابی در 2020 هستند. کسب‌وکارها دیگر فرصتی برای تعلل ندارند، زیرا جمعیت جوان و مصرف‌کنندگان علاقه‌مند به تکنولوژی دوست دارند که برندها با روش‌های جدید و هیجان‌‌انگیز با آن‌ها ارتباط برقرار کنند و مسیر خریدشان را ساده‌تر و لذت‌بخش‌تر کنند.

 

شما کدام یک از این روندها در کسب و کار خود به کار بسته اید؟ لطفا تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید 🙂

 

منبع:

 

https://aigitali.com/10-digital-marketing-trends/

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۹ ، ۰۸:۵۴
احسان رئیسی